۱۳۹۶ آذر ۹, پنجشنبه

واکاویِ رویکرد سوال برانگیز محمد بن سلمان

گروه خبری پارس دان

واکاویِ رویکرد سوال برانگیز محمد بن سلمان



وب سایت دیپلماسی ایرانی در یادداشتی به قلم جیمز ام دورسی نوشت: تحلیل شکست سه شرکت بزرگ عربستان سعودی، نشان می دهد که چرا حرکت اخیر ولیعهد، محمد بن سلمان، بیشتر شبیه قبضه قدرت و دارایی است تا تلاشی صحیح برای از بین بردن فساد.


وابستگی به قراردادهای دولتی دلیل اصلی ورشکستگی شرکت “سعودی اوجیه”، متعلق به خانواده سعد حریری، نخست وزیر لبنان، و مجموعه سعودی بن لادن بوده است.


دلیل کاهش ۲۲ میلیارد دلاری قیمت سهام شرکت ۷۰ ساله احمد حماد القصیبی و برادران (AHAB) که دو بانک بحرینی و بانک مجموعه سعد را به ورشکستگی کشاند، عدم مدیریت صحیح، فقدان اداره امور شرکتی و مالی، و شکایت علیه آن برای کلاه برداری، سرقت و جعل اسناد بود.


با این حال، بخش عمده ای از تجارت های این شرکت نیز مانند شرکت های بن لادن و حریری، از طریق فروش لوله های فولادی به شرکت سعودی آرامکو، شرکت ملی نفت و گار طبیعی، انجام می شد.


برای سعودی اوجیه و بن لادن، وضعیت نابسامان دولت، به معنای لغو پروژه ها و عدم پرداخت دستمزدها بود. این اقدام دولت، موجی از نارضایتی ها را ایجاد کرد که شامل عدم توانایی شرکت ها در پرداخت دستمزد کارگران، و کشیده شدن اعتراض ها به خیابان بود.


نتیجه این شکستها، آسیب پذیری شرکت های خصوصی بزرگ آن هم زمانی بود که دولت، در مقام بازیگر اقتصادی غالب، مجبور به کاهش هزینه ها شده بود. این شکست ها همچنین نشان دهنده فقدان نظارت بر حاکمیت شرکت ها بود.


حمله به عمارت معن الصانع، میلیاردر کویتی و رئیس مجموعه سعد، دو هفته قبل از دستگیری ۲۰۰ شاهزاده، مقام دولتی، و تاجر سعودی از سوی محمد بن سلمان به اتهام فساد، زمینه را برای پاکسازی مساعد کرد.


داستان شرکت های زمین خورده و همچنین بازداشت الصانع، نشانگر نظامی است که در آن فرای وابستگی شرکت های خصوصی به دولت، اعضای خاندان سلطنتی، رانتخواران و جیره بگیران دولت هستند.


شفافیت و پاسخگویی، در معادله این کشور جایی ندارد. در عوض محمد بن سلمان در حال بازنویسی یکجانبه معامله اجتماعی است که قبلا به یک قانون سختگیرانه اجتماعی و نبود شفافیت و پاسخگویی پایبند بود.


اکنون نیز شفافیتی در خصوص میلیاردها دلاری که از زندانیان اشرافی هتل ریتز کارلتون خواسته شده در ازای آزادیشان به حساب وزارت امور مالی بریزند، وجود ندارد. و مشخص نیست زمانی که این پول انتقال یافت، چه اتفاقی برایش خواهد افتاد.


به عبارت دیگر، شفافیت و پاسخگویی در اقدامات از بالا به پایین محمد بن سلمان نیز وجود ندارد. منابع نزدیک به ولیعهد اعلام کرده اند که دستگیری ها نتیجه تقریبا سه سال تحقیق بوده است. اما هیچ جزئیاتی از این تحقیقات در اختیاز عموم قرار نگرفته است.


این تصور که قدرت و ثروت به جای مبارزه با فساد، دلیل اصلی پاکسازی های بوده، به دلیل آن است که به نظر می رسد این اقدامات بیشتر برای ارعاب و در توجه عموم قراردادن نخبگان خاندان سلطنتی طراحی شده است. فرمان یا روندی در شورای کشور به جریان نیفتاده است که پیش نویس قانون مبارزه با فساد را در بر گرفته باشد، زیر ساخت آن را ایجاد کند، بر نحوه فعالیت های دولت در این خصوص نظارت داشته باشد، و الگویی برای جلوگیری از نضاد منافع تعریف کرده باشد.


با وجود اینکه بعضا می توان این طور استدلال کرد که شاهزاده محمد، با این کار قصد زهر چشم گرفتن داشته است، اما نمی توان منکر این مسئله شد که تحقیقات صورت گرفته در این راستا، انتخابی و دل به خواهی بوده است.


تمامی این مسائل نشان می دهد که چرا دستگیری الصانع، برای دیگران زنگ خطر را به در صدا نیاورده است. در عوض، خاندان سلطنتی، دستگیری او را یک مورد از هزاران مورد در نظر گرفتند و خطری علیه خود به حساب نیاوردند. همچنین این مسائل نشان می دهد که چرا نخبگان سیاسی و مالی کشور، ولیعهد را دست کم گرفتند و اخطار او را در ماه ژوئن جدی نگرفتند. او گفته بود: “افرادی که در پرونده فساد دست داشته اند، نمی توانند از چنگ ما بگریزند، هرچند که وزیر یا شاهزاده باشند.”


اگر مبارزه با فساد، هدف اصلی پاکسازی باشد، باید ولیعهد رویه ای عادلانه معرفی کرده و شفافیت و پاسخگویی را به این روند بیفزاید. از لحاظ نظری، باید این روند شامل تمامی کسانی باشد که به طور بالقوه مورد سوء ظن هستند. در محیطی که تعداد افراد مورد سوء ظن دستگیر نشده بسیار کم تر از افراد بازداشت شده است، شاید این کار بسیار سخت و حتی غیر ممکن باشد. بنابراین بهتر است محمد بن سلمان در حال حاضر به تغییرات ساختاری و نهادی اکتفا کند.


گروه خبری پارس دان



واکاویِ رویکرد سوال برانگیز محمد بن سلمان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر