۱۳۹۶ دی ۷, پنجشنبه

از چه زمانی سلبریتی‌ها در جوامع شکل گرفتند؟



تیم سرگرمی پارس دان

از چه زمانی سلبریتی‌ها در جوامع شکل گرفتند؟



هفته نامه کرگدن – سید جواد میری: سلبریتی ها و جامعه ایران؛ برای بررسی بهتر مسئله سلبریتی ها باید پاسخی به این پرسش دهیم: از چه زمانی سلبریتی ها در جوامع شکل گرفتند؟

اتفاقات ناگواری که اخیرا در ایران افتاد- مثل زلزله کرمانشاه- باعث شد توجه ما به یک مفهوم، یعنی سلبریتی ها جلب شود؛ این که چرا مردم در این گونه رخدادها به جای اعتماد به نهادهای رسمی مثل هلال احمر، به افراد خاص یا سلبریتی ها اقبال نشان می دهند. برای بررسی این مسئله، اجازه بدهید در ابتدا از بررسی همین واژه «سلبریتی ها» شروع کنیم. کلمه سلبریتی مفهوم انگلیسی است و در فارسی امروز وقتی می خواهیم از واقعیت عینی صحبت کنیم، از یک مفهوم انگلیسی استفاده می کنیم. چرا نمی گوییم افراد مشهور؟ همین واژه نشان می دهد که جامعه ایران به سمت هیبرید شدن رفته است، یعنی این جامعه با جریان ها و وسایل مختلفی درگیر می شود که بعضا این رخدادها درون زا نیستند.



 


یعنی جامعه ایران در خلا شکل نگرفته و به عنوان یک واحدی از مجموعه جهانی است و اتفاقات، تغییرات و تحولات و دگرگونی هایی که در سطح جهان صورت می گیرد، خواه ناخواه بر زیست جهان ایرانی هم تاثیر می گذارد. حالا ممکن است این دگرگونی با تاخیر نسبت به کشورهای دیگر اتفاق بیفتد. در اصل انقلاب اسلامی در این که چه کسانی گروه مرجع باشند یا شهره شوند، وقفه ای ایجاد کرد. حتی در یک دوره ای نگاهی در جامعه و حتی حوزه سیاسی شکل گرفته بود که سعی می کرد این هایی را که محبوب و مشهور هستند، منکوب یا وادار به سکوت و مهاجرت کند و گروه های دیگری را مرجع قرار دهد، مثل افراد سیاسی یا دینی و مذهبی خاص؛


 


اما آرام آرام به خاطر تغییرات جامعه و به یمن وسایل ارتباط جمعی و دیجیتالیزه شدن زیست جهان ایرانی و ارتباط ایران با سوشال مدیا از اپ ها گرفته تا ماهواره و تلویزیون، فضای عمومی به گونه ای تغییر پیدا کرده است که حتی خود صدا و سیمای ایران که در دوره ای سعی می کرد نگاه ریاضتی داشته باشد، در حال حاضر به شهرت سلبریتی ها و این که گروه های دیگری هم در جامعه مطرح شوند، دامن می زند.


 از چه زمانی سلبریتی ها در جوامع شکل گرفتند؟

 


اتفاقی که با مرگ مرتضی پاشایی در فضای صدا و سیما و جامعه ایران افتاد، نشان از آن داشت که چهار دهه تلاش حوزه سیاسی در ایران که سعی می کرد یک مونوپلی یا مالکیت و انحصاری از تعریف و بازتعریف خوب و بعد و فرد مشهور و کیفیت شهره شدن عرضه کند، نافرجام مانده و معادلات به هم خورده و این وضعیت خود را به وضعیت آوار روی امر سیاسی تحمیل کرده است. شاید بتوان این را گفت که جامعه ایرانی در این سال ها از امر سیاسی پیشروتر بود. سیاسیون ایران و کسانی که مدیریت حوزه سیاست را در ایران به عهده داشتند به انحنای مختلف سعی کردند جامعه هم به آن تحمیل کنند، ولی به نظر می آید امر اجتماعی این منطق را قبول نکرد و با منطق های دیگری به سراغ فضاهای جدید رفت.

جامعه جدید و سلبریتی ها




یکی از آن مسائل که زاییده فضای جدید است، همین چیزی است که به عنوان سلبریتی ها از آن یاد می شود؛ این که شهرت چیست و انسان به چه چیز شهره می شود؟ اگر نگاهی به وضعیت جامعه خودمان و شبکه هایی که سلبریتی را ایجاد، خلق، بازآفرینی و بازتعریف می کنند، بیندازیم، می بینیم که مثلا در حوزه ورزش مناسبات تولیدی و رد و بدل پول خیلی مهم است. به نظر می آید جامعه اوایل انقلاب جامعه ای است که به سمت زهدگرایی می رود و مناسباتش برپایه سرمایه سالاری نیست؛ ولی چهار دهه که از انقلاب می گذرد سرمایه سالاری- حتی نه سرمایه داری- و شبکه های تولید ثروت در کنار خود شبکه هایی را ایجاد می کند که در آن ها تولید شهرت، قدرت و محبوبیت می شود.


 


البته نمی خواهم بگویم هر آن کسی که در عرصه عمومی ایران شهره یا سلبریتی می شود، محصول قدرت و ثروت و سرمایه سالاری است، ولی بسیار متاثر از این مناسبات است. اجازه بدهید صحبتم را به گونه دیگری مطرح کنم. بسیاری از کسانی که در حوزه مطالعات سلبریتی در ایران کار کرده اند، خیلی متمرکز بر سرمایه نمادین شده اند؛ یعنی می گویند روشنفکر به دلیل سرمایه نمادینی که دارد، مشهور است. به این معنی که فردی به دلیل این که انسان شاخصی بوده، توانسته فضا را تغییر دهد و فضای جدیدی را تعریف کند. من این را رد نمی کنم که انسان ها کیفیات گوناگونی دارند، چه آن فرد به این مسئله آگاه باشد و چه نباشد؛ ولی برای کسی که موضوع را نقد و بررسی می کند، نباید مورد غفلت قرار بگیرد که در چه بستری سلبریتی شکل می گیرد؟


 
در یک جامعه بسته مثل جامعه اول انقلاب، تلاش بر این بود که نوعی سلبریتی یا گروه مرجع دینی- مذهبی تعریف شود، ولی این گروه مرجع دینی- مذهبی قرار نبود تنها به خاطر سرمایه نمادینش شهره شود. ممکن است کسانی که می خواهند این را بازتعریف یا بازنمایی کنند، روی سرمایه نمادین متمرکز شوند، اما لازم است در این میان مناسبات جامعه را که بسیار متاثر از ساختارهای پولیتیکال اکونومی یا ساختارهای سیاسی- اقتصادی است، مد نظر قرار دهیم. حالا شما یک جامعه بازتر را نگاه کنید. در این جا نیز وقتی مفهوم سلبریتی را مثلا در حوزه ورزش یا هنر  مورد بررسی و مطالعه قرار می دهیم، باز باید در کنار کیفیات شخصیتی که مهم است، به زیرساخت ها و نگاه شبکه ای هم نظر داشته باشیم.


 


از چه زمانی سلبریتی ها در جوامع شکل گرفتند؟ 

سرمایه نمادین



اما سرمایه نمادین چیست؟ مثلا در همین اتفاق ناگواری که در زلزله کرمانشاه رخ داد، صادق زیباکلام گفت من فکر می کردم ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون به من کمک می شود، ولی چند میلیارد جمع شد که مدیریتش را برایم مشکل کرد. بعضی ها خیلی زود نتیجه گرفتند که این اتفاق به این دلیل رخ داده که دانشگاه و دانشگاهی ها سرمایه نمادینی در جامعه پیدا کرده اند و ما باید از این سرمایه نمادین صیانت کنیم؛ اما فکر می کنم اتفاقی که در این جا افتاد این بود که ما فهمیدیم دانشگاهی ها یا فی نفسه انسان آکادمیک در ایران به شکل اتوماتیک دارای سرمایه نمادین نمی شوند، بلکه به دلیل ساختاری که در ایران وجود دارد، هر اندیشمندی یا متفکری که حالت اپوزیسیون به قدرت داشته باشد، می تواند به یک سلبریتی یا فرد شاخص تبدیل شود.


 


حالا ممکن است موضعش درست یا غلط باشد. چون حاکمیت در اذهان عمومی یا در عرصه عمومی نتوانسته آن شکافی را که بین حاکمیت و ملت هست پر کند، اگر یک روشنفکر یا دانشگاهی موضعی در برابر سوال هایی پاسخ در جامعه بگیرد، فی نفسه تبدیل به یک سرمایه نمادین می شود؛ اما همان طور که پیش تر نیز اشاره شد، نمی توانیم اعتماد مردم را در حوزه اجتماعی و عرصه عمومی فقط از منظر سرمایه نمادین ببینیم، چون بسیاری دیگر از امور ما معطل می مانند. این سرمایه نمادین را که در جای خودش به عنوان یک مفهوم مهم است، باید در کنار ساختارهای پولیتیکال اکونومی نگاه کنیم.


مسائل ما در جامعه ایران شاید هنوز بر می گردد به همان گفته تونیز، جامعه شناس آلمانی. او می گوید بعضی جوامع یمن شافت (جامعه بسته) هستند و بعضی یسل شافت (جامعه باز). در جوامع یسل شافت ارتباطات شخصی مهم نیست، بلکه یک سری قواعد در جامعه تنظیم شده و وقتی آن قواعد را رعایت می کنید و نهادینه می شود، اعتماد سیستماتیک شکل می گیرد؛ ولی در جوامعی که هنوز آن قاعده ها به صورت سیستماتیک نهادینه نشده، ارتباطات فردی یا اعتماد فردی است که جایگاه مهم ترین دارد. جامعه ایران نه به صورت یمن شافتی بسته کامل است و نه جامعه باز کامل و به نظر می آید در عرصه هایی جامعه به صورت باز عمل می کند و بعضی مواقع هم بسته. آن جاست که اعتماد فردی باعث می شود یک سری فرصت ها و حتی چالش ها ایجاد شود.


 



از چه زمانی سلبریتی ها در جوامع شکل گرفتند؟


تاریخ سلبریتی


برای بررسی بهتر مسئله سلبریتی ها باید پاسخی نیز به این پرسش دهیم که از چه زمانی سلبریتی ها در جوامع شکل گرفتند؟ اگر مفهوم عام واژه سلبریتی را مدنظر قرار دهیم، به این معنی که در جامعه عده ای شهرتی دارند و این شهرت عام ممکن است باعث اقبال سیاسی، دینی، اجتماعی و فرهنگی شود، در می یابیم که این مسئله در طول تاریخ بشر وجود داشته است. حتی من فکر می کنم اسطوره ها به گونه ای مکانیزم ارجاع دهی بودند و افراد سعی داشتند هم رفتار شخصی خود و هم رفتار جمعی را ذیل اسطوره ای شکل دهند؛ ولی وقتی به مفهوم سلبریتی به مثابه یک امر خاص نگاه می کنیم،


 


این جا تفاوت هایی بین دوران پیشامدرن، دوران مدرن و مشخصا دوران پسامدرن داریم و آن این است که وقتی وسایل ارتباط جمعی مثل سینما، روزنامه، تلویزیون، رادیو وارد زیست جهان انسان معاصر می شوند، ماتریکس فهم انسان را از دیگری و گروه های مرجع تغییر می دهند. سینما هالیوود یکی از مکان هایی است که برندسازی می کند. خود نهاد سینما هرچه قوی تر باشد، بردش جهانی تر است. مثلا سینمای فرانسه به آن شکل برد جهانی ندارد و سلبریتی های فرانسوی اندکی هستند و معدودند کسانی که بتوانند از یک سلبریتی محلی به یک سلبریتی جهانی تبدیل شوند. به عبارت دیگر، سلبریتی به این معنای خاص که ما استفاده می کنیم، محصول مناسبات مدرن و پسامدرن است. در یک جامعه بسته شما نمی توانید صحبت از سلبریتی بکنید.


 


گروه مرجعش مشخص است و مثلا یک ده است و کدخدا یا روحانی ده محل رجوع است؛ ولی در یک جامعه باز مناسبات ماتریکس فهم انسان را تغییر می دهند. ورود وسایل ارتباطات جمعی خصوصا در این بیست ساله اخیر باعث شده فهم انسان ها یا فضای دیداری یا شنیداری انسان ها وسیع تر شود و امتداد بیشتری پیدا کند. تا وقتی که زندگی تلگرامیزه نشده بود، ممکن بود اینترنت و تلویزیون و امثالهم دخیل باشند، ولی با آمدن تلگرام مفاهیم سلبریتی هم دارد در ایران تغییر می کند و یک سری سلبریتی های جدید شکل می گیرند. ممکن است شما یک یادداشت بسیار اثرگذار بنویسید و این یادداشت یک دفعه در چند جا سه میلیون بیننده داشته باشد و خود این مسئله آرام آرام سلبریتی بودن فرد را بازآفرینی می کند یا در یک سطح بالاتری مطرح می کند.


 


از چه زمانی سلبریتی ها در جوامع شکل گرفتند؟ 

سلبریتی در ایران و جهان


یقینا می توانیم تفاوت هایی را میان سلبریتی ها در ایران و جهان ببینیم، ولی به نظر من نقاط مشترکی هم هست. در اورپا یا امریکا نهاد قدرت فقط دولت نیست، مثلا فکر کنید یک بازیکن فوتبال برند کفشی را بپوشد. این اتفاق در مناسبات اقتصادی یا در ماتریکس نقل و انتقال سرمایه ممکن است وزن آن برند را در مقابل برندهای دیگر سنگین تر کند و در بازار از قدرت بالاتری برخوردار شود. این برندسازی می تواند فضایی ایجاد کند که ذائقه افراد را مدیریت کند. در زمینه مد وقتی سلبریتی عطری را استفاده می کند، می تواند مثلا ذائقه فرانسوی ها را تغییر دهد. یعنی سلبریتی ها خودشان تبدیل به مدیوم یا وسیله ای برای کنترل افکار عمومی می شوند؛ چه دانسته، چه نادانسته. آن ها وقتی به یک گروه مرجع تبدیل می شوند، کارکرد یا فانکشن یا کاربردی در سطح جهانی یا منطقه ای یا ملی دارند.


 


این می تواند روی ذهن و زبان و ضمیر و ذائقه شهروندان تاثیر بگذارد. حالا در جایی مثل ایران سلبریتی ها به گونه ای جور برخی نهادها را هم می کشند و می توانند به مدیریت افکار از سوی نهادهای قدرت کمک کنند. به عنوان مثال در مورد عدم اعتماد شهروندان به نهادهای دولتی یا نهادهای حاکمیتی مثل هلال احمر به دلیل اختلاس های بالایی که در حوزه های مختلف شکل گرفته، اگر اعتماد به سلبریتی ها هم نبود، شکاف بین حاکمیت و ملت عمیق تر می شد و این زنجیره ها همگی پاره می شدند و ممکن بود تضاد یا تعارض و انشقاق عمیقی رخ دهد؛ ولی این گروه ها با وجود این که ممکن است با حاکمیت هم در تعارض باشند، در بافت کلی کارکردی دارند و آن کارکرد این است که همبستگی اجتماعی را بازتولید کنند.


اساسا یکی از کارهایی که حاکمیت باید در ایران انجام دهد، تقویت نهادهای غیردولتی است. این همان چیزی است که به آن نهادهای مدنی یا جامعه مدنی می گوییم، اما چون اجازه نمی دهد جامعه مدنی به معنای عمیق کلمه شکل بگیرد و حتی سعی می کند آن جامعه مدنی را هم مدیریت کند و می خواهد رفتارهای مدنی را آن گونه که می خواهد و با آن تفسیری که دارد شکل دهد، جامعه مدنی و اعتماد ملی شکل نمی گیرد. حالا در این فضا سلبریتی ها می توانند این شکاف ها را پر کنند. به نظر می آید در جامعه ایران یکی از کارکردهای مهم سلبریتی ها همین مسئله باشد.





از چه زمانی سلبریتی‌ها در جوامع شکل گرفتند؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر