تیم فرهنگ و هنر پارس دان
«عالیجناب»؛ مصائب یک سریال پرهیاهو که ناکام شد
پیش درآمد
هفته پیش آخرین قسمت «عالیجناب» در شبکه نمایش خانگی توزیع شد؛ سریالی که از نظر کیفیت، صاحب استانداردهای لازم بود اما موج ایجاد نکرد. دستپخت سام قریبیان ایراد کم نداشت اما عدم تناسب فضای سریال با واقعیت و نیز مواردی که می توان روی آن نام «گاف» نهاد، دلیل توزیع آرام «عالیجناب» نمی تواند باشد. این سریال مدت ها در صف انتظار بود و در آستانه توزیع، محل کشمکش کارگردان با تهیه کننده شد.
«عالیجناب» دو سال پیش کلید خورد ولی به رغم آماده بودن، فرصت عرضه پیدا نمی کرد. اواخر آبان شاهد پوسترهای سریال در سوپرمارکت ها بودیم و کمی بعد اعلام شد «عالیجناب» سوم آبان می آید. در این بین، پست اینستاگرام سام قریبیان نهیب زد که قرار است با یک سریال پرحاشیه مواجه باشیم. کارگردان از تاخیر در توزیع، کیفیت آنونس و پوستر سریال شاکی بود و به پخش کننده کنایه زد. توزیع سریال عقب افتاد و بالاخره نیمه آذر، نخستین قسمت به بازار آمد. در این گزارش متن و حاشیه «عالیجناب» مرور شده است.
تبی که فراگیر نشد
طبعا آمار دقیقی از فروش نداریم اما اگر ملاک را واکنش های رسانه ای، نظرهای مجازی و مصاحبه خود عوامل قرار دهیم، چیز زیادی دستگیرمان می شود. بهتر بگوییم، در قیاس با سریال های موفق خانگی، حرف و نظر درباره «عالیجناب» نزدیک به صفر است. شاید گفته شود، دلیل این امر پایین بودن تعداد قسمت های آن است. حتما نمی توان یک سریال شش قسمتی را با یک سریال بیست و چند قسمتی مقایسه کرد ولی از آن طرف فراموش نمی کنیم «عالیجناب» کلی بازیگر مطرح دارد:
سحر دولتشاهی، سعید آقاخانی، امیر آقایی، حسین پاکدل، حسین یاری، پرویز پورحسینی، آزاده صمدی، بابک حمیدیان، لیلا اوتادی و… این ویترین نمی تواند به داغ شدن بازار یک محصول خانگی کمک کند؟ از نظر حجم تبلیغات هم، «عالیجناب» چیزی کم نداشت. پیش از توزیع و در حین پخش قسمت های اولیه، به تعداد کافی بیلیورد در اختیار آن بود، تیزرهایش در سریال های شبکه خانگی تعبیه شد و پوسترهای آن در سوپرمارکت ها دیده می شد.
ابهامات ساخت فصل بعد
مسعود ردایی، تهیه کننده «عالیجناب» پیش از توزیع فصل گفته بود تصمیم داریم سری های بعد را بسازیم؛ منتها باید ابتدا بازخورد فصل اول را ببینیم و بعد تصمیم بگیریم. روز گذشته با ردایی تماس گرفتیم اما به دلیل نامساعدبودن شرایط جسمانی نتوانست پاسخگو باشد. به همین اندازه بسنده کرد که فعلا آماری از فروش ندارد و هیچ چیز درباره سری بعد مشخص نیست. اگر بنا بر بازخورد فصل اول باشد که احتمال زیاد نباید منتظر ادامه «عالیجناب» باشیم.
وانگهی، سریال در میان اختلاف تهیه کننده و کارگردان وارد بازار شد و حتما همکاری دوباره آنها کار سختی است. با سام قریبیان هم تماس گرفتیم اما به دلیل مشغله کاری فرصت انجام مصاحبه نداشت. ضمن این که عقیده دارد حرف زدن درباره «عالیجناب» نیازمند وقت طولانی است. قریبیان در طول توزیع سریال، فقط یک مصاحبه انجام داد و عوامل هم تن به گفت و گو ندادند. به هر حال پیگیری مان برای اطلاع از این که سری بعد ساخته می شود یا نه به جایی نرسید و چند نفر از عوامل هم اعلام کردند از فرجام «عالیجناب» اطلاع ندارند.
ژانر مهجور سیاسی
داده های سریال در دو قسمت ابتدایی کم بود و تنها می توانست مخاطب علاقه مند را گیر بیندازد. داستان حول رقابت انتخاباتی دو نفر برای تصدی پست ریاست جمهوری می گذشت و خب این موضوع برای عامه مخاطبان همراهی برانگیز نیست. از قسمت سوم، داستان جان گرفت و با به میان آمدن ماجرای اجلاس هشت و ابتلائات رییس جمهور، مخاطب اسیر قصه شد. سام قریبیان، برای یک سریال شش قسمتی باید متریال بیشتری در آغاز به مخاطب ارائه می داد.
او ریسک کرد و به سبک سریال های سیاسی طولانی مدت، داستان را آرام استارت زد. این اتفاق به همراه عدم انطباق ژانر سیاسی با عامه مخاطب ایرانی، به «عالیجناب» ضربه زد. پیش از این «آسپرین» با وجود برخورداری از استانداردهای لازم، به دلیل قصه معمایی اش از سوی مخاطب شبکه نمایش خانگی پس زده شد و حالا این اتفاق به شکلی دیگر برای «عالیجناب» رخ داده. ذائقه مخاطب ایرانی هنوز عاشقانه ها را بیشتر می پسندد و گویی چندان مایل نیست وقت خود را برای تماشای دغدغه های سیاسیون صرف کند.
عیار عالیجناب
در کشور ما ژانری به نام سیاسی جا نیفتاده و معدود تلاش ها نیز مورد استقبال قرار نگرفته است. فارغ از این مسئله، آِیا «عالیجناب» را می توان سریالی موفق دانست؟ جواب ما با در نظر گرفتن همه عناصر سریال، ایجابی است. «عالیجناب» می توانست به برخی چارچوب های تثبیت شده در ذهن مخاطب پایبند باشد و مدام برایش علامت سوال ایجاد نکند. در پس این ایرادها، اما به وضوح می توان توانمندی سام قریبیان در روایت یک داستان سیاسی- جاسوسی را مشاهده کرد.
او پیش تر در فیلمش (۳۶۰ درجه) و فیلمنامه اش (گناهکاران) نشان داده بود در پردازش داستان و ایجاد فضای معمایی تبحر دارد. قریبیان «عالیجناب» را با همین الگو ساخت با این تفاوت که در قصه جدید، پای سیاست در میان است. داستان سریال عالی رتبه ترین مقام اجرایی کشور را نشانه رفته بود و کدهایی که می داد، بعضا ذهن را به سمت واقعیت های بیرونی سوق می داد. فضای ساخته شده از مناسبات مابین سیاسیون برگ برنده دیگر «عالیجناب» است.
عیار قسمت پایانی
کارگردان در پایان قسمت ششم فصل اول، علامت سوال های تازه ای در ذهن مخاطب کاشت و این گونه او را برای فصل بعد آماده کرد. در این قسمت جاسوس دفتر ریاست جمهوری و انگیزه هایش مشخص شد. از آن سو فهمیدیم چه کسی خبرهای هیات دولت و نهاد ریاست جمهوری را به خبرنگار می رساند و البته دیگر گره ها باز شد. در پایان اما، بین یکی از ماموران ارشد امنیتی ریاست جمهوری و خبرنگار جاسوس خارجی دیالوگی رد و بدل می شود. کارگردان صدا را گرفته و از روی لبخند طرفین این ظن ایجاد می شود که ماجرای نفوذی های دفتر رییس جمهور ادامه دارد.
سام قریبیان با این تمهید، راه را برای روایت داستان در فصل های بعدی باز گذاشته است. اگر بخواهیم قسمت پایان را به عنوان قسمت کلیدی سریال به طور مجزا تحلیل کنیم، سام قریبیان نمره قبولی می گیرد. هم تکلیف داستان مشخص شد و هم راه برای ادامه آن باز است. با این حال نمی توان از انگیزه کاراکتر بابک حمیدیان و انتقام از رییس جمهور دفاع کرد؛ زیادی باسمه ای بود!
«عالیجناب»؛ مصائب یک سریال پرهیاهو که ناکام شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر