تیم فرهنگ و هنر پارس دان
مهدی پوررهنما؛ قهرمانی بیادعا و پرقدرت
پوررهنما در رقابتهای جهانی آیواز که ماه گذشته برگزار شد، مدال طلا را کسب کرد و در رقابتهای جهانی لندن هم عنوان بهترین تکواندوکار مسابقات را به دست آورد. پاراتکواندو از توکیو ۲۰۲۰ وارد بازیهای پارالمپیک میشود و با وجود قهرمانان نامی تیمملی کشورمان، میتوان به مدالآوری آنها امیدوار بود.
از همین رو امروز با مهدی پوررهنما، تکواندوکار خوب کشورمان، صحبت کردیم. شاید برای خیلیها جالب باشد بدانند این قهرمان نهتنها با یک دست برای ایران در میادین بینالمللی مبارزه کرده و درخشیده است، بلکه با همان یک دست گیتار هم میزند و هنرمندی میکند. مهدی پوررهنما را میتوان هم ورزشکاری موفق و هم هنرمندی خوب دانست. صحبتهای او را در ادامه میخوانید.
آقای پوررهنما، مسابقات جهانی چطور بود؟
سخت بود و عالی. سختترین و بهترین مسابقهای بود که تا حالا شرکت کرده بودم. سختترین از این جهت که تعداد شرکتکنندهها و سطح مسابقات در مقایسه با گذشته خیلی پیشرفت کرده بود و اصلا قابل مقایسه با قبل نبود. فنیترین بازیکنشدنم را مدیون زحمات دو مربی خوب ایران، یعنی استاد پیام خانلرخانی و استاد مهدی احمدی، هستم. دو حریف روسی ماقبل فینال و فینالم جزو قویترین پاراتکواندوکاران جهان بودند.
سطح رقابتهای آیواز در چه حد بود؟
مسابقات جهانی آیواز هم بسیار دشوار بود. پاراتکواندو به گونهای است که همه حریفان میتوانند در رقابتها شرکت کنند؛ یعنی رقبای اروپایی هم در مسابقات آسیایی حضور مییابند، برای همین مسابقات همیشه دشوار است. رقبا هم حرفهای هستند و نمیتوان آنها را دستکم گرفت. خدا را شکر، ما هم توانستیم در مسابقات تیمی نتایج خوبی بگیریم.
در مسابقات جهانی لندن بهعنوان بهترین بازیکن انتخاب شدی. چطور بود؟
اتفاق بسیار خوبی بود و برای آن خوشحال و غافلگیر شدم، چون همیشه میخواستم فنیترین شوم. با اینکه در سه دوره قبل طلا گرفته بودم، نتوانستم این عنوان را کسب کنم. در این مسابقات هم فکر نمیکردم مرا انتخاب کنند که خدا را شکر، این اتفاق افتاد.
پنج سال است که همیشه برنده بودهای؟
بله، من پنج سال است که در مسابقات جهانی نباختهام؛ البته در تورنمنت اوپن اروپا در لهستان مقابل روسیه یک بار باختم. چهار مدال طلا، یک نقره و یک برنز جهانی را در کارنامهام دارم.
رمز موفقیتت چیست؟
فکر میکنم یک دلیل ندارد. روزبهروز که مسابقات سختتر شد، من هم تلاشم را بیشتر کردم. تلاش و پشتکار و تمرینهای سخت و مداوم از یک طرف و هوشم از طرف دیگر کمکم کرد بتوانم در جهان موفق ظاهر شوم.
روزی چند ساعت تمرین میکنی؟
بین سه تا چهار ساعت در روز تمرین فشرده انجام میدهم. نزدیک مسابقات هم که باشد، بیشتر تمرین میکنم.
در المپیک ریو هم در یک بازی نمایشی حضور داشتی؟
بله، پاراتکواندو در پارالمپیک ۲۰۲۰ حضور خواهد داشت و فدراسیون جهانی برای اینکه نمایشی از این مسابقات داشته باشد، در مسابقات المپیک ریو یک مسابقه نمادین برگزار کرد. من قبل از رقابت کیمیا علیزاده روی شیاپ چانگ رفتم، با حریف روسی رقابت کردم و توانستم در این رقابت نمایشی هم او را شکست دهم.
حالا حضور ایران را در اولین حضور پارالمپیک چطور میبینی؟
تا پارالمپیک ۲۰۲۰ خیلی زمان داریم، برای همین امیدوارم بتوانیم حضور خوبی داشته باشیم. من دلم روشن است. بچههای ما رده بالایی دارند و میتوانند در پارالمپیک بدرخشند.
فکر میکنی خودت بتوانی مدال کسب کنی؟
اختلاف من با نفرات بعد از خودم خیلی زیاد است. مدال را که صددرصد میگیرم؛ هدف بلندمدت من طلای پارالمپیک است و میخواهم این مدال را به کلکسیون افتخاراتم اضافه کنم. همه ورزشکاران آرزو دارند طلای المپیک یا پارالمپیک را کسب کنند.
هدف کوتاهمدتت چیست؟
نزدیکترین رقابتی که در پیش داریم مسابقات قهرمانی آسیای ویتنام است. مسابقات خیلی سختی در پیش داریم. سال به سال تعداد بازیکنان در حال افزایش است و از آنجا که این رشته هم به پارالمپیک اضافه شده، همه تیمها در حال سرمایهگذاری هستند؛ برای همین سطح بازیها باید خیلی بالا باشد.
رقیب اصلی من از روسیه است. چهار بار در فینال با هم رقابت کردیم و من تنها یک بار به او باختهام. اکثرا فینال به هم میرسیم. کشورهای روسیه، جمهوری آذربایجان و ترکیه در پاراتکواندو قوی هستند.
مشکل اصلیای که با آن مواجهای، چیست؟
می شود به این سوال جواب ندهم؟
چرا؟
نمیخواهم وارد حاشیه شوم.
خب، یعنی کلا نمیخواهی در اینباره حرف بزنی؟
به نظر من کلا سیاست مسئولان این است که به ورزش جانبازان و معلولان در ایران بها داده نشود. در این بخش فقط چند بازیکن مطرح و دیده شدهاند و بقیه همه ولمعطل هستند.
اما شرایط شما خیلی سختتر از بازیکنان سالم است و به نظر میرسد باید نگاه به شما ویژهتر باشد.
خیلی حرفها دارم. به نظر من دلیل اصلی این بیتوجهی به رسانهها بازمیگردد. در ایران همه توجه رسانهها به بازیکنان سالم است؛ به طور مثال، شما در خیابان از هر که درباره تیمملی والیبال بپرسید، تکبهتک بازیکنان را میشناسند، ولی آیا کسی تیمملی والیبال نشسته را هم میشناسد؟ مردم میدانند که والیبال نشسته ما خیلی پرافتخارتر و قویتر از تیمملی ایستاده بزرگسالان ماست که سالمند هستند؟
دلیل این بیتوجهی را فقط در رسانهها میبینی؟ نگاه مردم چطور است؟
مردم هم حرف شما را میزنند و میگویند که کار شما سختتر است؛ حتی خیلیها اعتقاد دارند بازیهای ما جذابتر است، ولی وقتی رسانهها اهمیت نمیدهند، مردم هم پیگیری نمیکنند و نمیشناسند. به نظرم مردم و رسانه علت و معلول هم هستند. وقتی برای مردم مهم نیست، برای رسانه هم مهم نخواهد بود یا بالعکس.
ما الان در رسانه خودمان، «آسمان آبی»، هفتهای یک روز را به معلولان و جانبازان اختصاص دادهایم، چون اعتقاد داریم کار شما بسیار دشوار است، چون هم با معلولیت ورزش میکنید و هم امکانات برای شما ضعیفتر است. کمی از فضا و شرایطی که دارید برایمان بگو.
اول ممنونام بابت توجهی که به ما دارید. شاید خودتان ندانید تا چه اندازه توجه شما به ما انگیزه میدهد. اینکه جایگاه خاصی برای ما در رسانهتان قائل شدید، روحیه خوبی به ما میدهد و از اینکه دیده میشویم خوشحالایم. این حرکت شما میتواند اتفاق مثبتی باشد و بقیه رسانهها را هم تشویق کند تا به ورزش معلولان و جانبازان بها دهند. اما اینکه بخواهم درباره شرایطمان توضیح بدهم کمی برایم سخت است. متفاوتبودن کلا در کشوری مثل ایران خیلی سخت است.
نگاه مردم نسبت به شما در جامعه چگونه است؟
فکر میکنم در ایران ترحم یک سر قضیه است و بیتوجهی سر دیگر آن. نادیدهگرفتهشدن خیلی ما را آزار میدهد. برای هیچکس مهم نیستیم و هیچ حق و حقوقی نداریم. در فرهنگ ما یک خلأ وجود دارد؛ مثلا من در انگلستان خیلی راحت آستینکوتاه میپوشم، اما در ایران نمیتوانم این کار را بکنم.
چرا در ایران نمیتوانی آستینکوتاه بپوشی؟
بهخاطر نگاه مردم. در کشوری مثل انگلستان اصلا برای بقیه مهم نیست که تو یک دست داری یا نداری. کسی نگاه ترحمآمیز ندارد که باعث نارحتیات شود. اما در اینجا واقعا احساس میکنم گاهی مردم نمیتوانند خودشان را کنترل کنند و همان نگاهشان هم آزاردهنده است.
با این شعار معلولیت محدودیت نیست، موافقی؟
من کلا اهل شعاردادن نیستم، اما معتقدم همه آدمها محدودیتهایی دارند؛ چه معلول باشند و چه سالم.
الان منبع درآمدت از پاراتکواندو چقدر است؟
هر ماهی که در اردو باشم، ۷۰۰ هزار تومان حقوق میگیرم؛ همین و بس.
برای پاراتکواندو لیگ نداریم؟
نه، ما لیگ نداریم. مسابقات قهرمانی کشور برگزار میشود؛ از آنجایی که ما قهرمان آسیا و جهان هستیم، در این مسابقات حاضر نمیشویم؛ برای همین تنها منبع درآمدمان همان حقوقی است که در اردوها میگیریم.
خب، چطور آمادگیتان را حفظ میکنید؟ اردو به اردو برای بازیهای ملی سخت نیست؟
مسلما سخت است، اما دیگر ما خودساخته شدهایم و تمریناتمان را انجام میدهیم. سختی زیاد کشیدیم و عادت داریم.
از چه سالی تکواندو را شروع کردی؟
از هفتسالگی.
چه شد که سمت این رشته رفتی؟
پدرم برایم تکواندو را انتخاب کرد. خودم شناختی نداشتم، پدرم ثبتنام کرد و من هم رفتم و کمکم علاقهمند شدم.
الگویی هم داشتی؟
آن زمان که تکواندو را شروع کردم، هادی ساعی ستاره و اسطوره این رشته بود و من هم خیلی به او علاقه داشتم.
برخوردی هم با او داشتهای؟
بله، چندین بار او را دیدهام؛ حتی همسفر هم بودهایم. با هم زیاد شوخی میکنیم، اما فرصتی پیش نیامده که درباره تکواندو با هم حرف بزنیم. در کل ساعی برایم مثل استاد میماند و احترام زیادی برایش قائل هستم.
آرزویت چیست؟
آرزویی ندارم.
واقعا؟
آره، واقعا ندارم. هدفم مدال طلای پارالمپیک است، اما آرزویی ندارم.
معلولیتات مادرزادی است؟
بله.
سختترین کاری که انجام میدهی چیست؟
هیچ کار نشدنیای برای من وجود ندارد. شاید باورتان نشود، ولی من گیتار هم میزنم.
جدی؟
بله، شاید کمتر کسی فکر کند که با یک دست هم میتوان گیتار زد، ولی من این کار را میکنم.
چه آهنگی را بهتر میزنی؟
یک آهنگ از بتهوون میزنم که آن را خیلی دوست دارم.
چه خوب! خوشحالم اینقدر موفق هستی. اگر حرفی باقی مانده، بفرمایید.
حرف خاصی ندارم و فقط از مربیانم ممنونم کمک کردند که من موفق شوم. امیدوارم این روند رو به رشد ما ادامهدار باشد و نگاه رسانهها و مردم به ما تغییر کند و به جانبازان و معلولان هم اهمیت بدهند.
مهدی پوررهنما؛ قهرمانی بیادعا و پرقدرت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر