تیم فرهنگ و هنر پارس دان
حمید عسگری: قبل از خواننده شدن، بلیت فروشی میکردم
تحصیلات شما در زمینه مدیریت صنعتی بوده، اما به سمت کار موسیقی رفتید، چرا؟
طبق معمول همه جوانان، درس خواندن من هم هدفمند نبود و فقط صرف گرفتن یک مدرک در رشته مدیریت صنعتی درس خواندم. اما اینکه به سمت موسیقی رفتم به خاطر علاقهای بود که از بچگی به موسیقی داشتم و تا قبل از خواننده شدن در اصفهان مشغول بلیتفروشی آلبوم رسمی کنسرت مهرگان بودم.
تقریبا از سال ۷۷ به بعد کار آهنگسازی را شروع کردم و برای بسیاری از خوانندگان شهر اصفهان که محل زندگی ما بود، آهنگ میساختم. بعد از آن هم به تهران آمدیم و کار آهنگسازی خیلی از خوانندگان از جمله محمد علیزاده، نریمان و… را انجام دادم. اما در این کار همیشه برای موزیکهایی که میساختم به جای خواننده اتود میخواندم تا کار را برانداز کنم و از همانجا کمکم خواندن را شروع کردم تا سرانجام سال ۸۵ اولین بار به طور حرفهای خواندم و آلبوم (کما۱) را رونمایی کردم.
در سال۸۶ برنده جایزه پدیده موسیقی ایران شدید و این جایزه هم به خاطره آلبوم (کما۱) بود. چرا این جایزه باوجود خوانندگان پاپ باسابقهتر در آن سال به شما رسید؟
خوشبختانه در آلبوم اول ما همهچیز دست به دست هم داد و یک آلبوم با کیفیت بالا منتشر شد. اما دلیل جایزه گرفتن برای این آلبوم را میتوان استایل جدید آهنگسازی و فضایی که برای اولین بار در موسیقی پاپ ایجاد شد، ذکر کرد، در واقع در این آلبوم ترانهسازی و آهنگسازی بسیار عالی بود و مخاطب پس از گوش دادن به این آلبوم متعجب میشد، زیرا یک فضای جدیدی از موسیقی را گوش میکرد. این اتفاق الان هم برای خوانندگانی که با ملودیهای جدیدی وارد کار میشوند، رخ میدهد.
در میان تیتراژ برنامهها شما تیتراژ (شام ایرانی) را خواندید و در این برنامه حضور هم پیدا کردید، نظرتان راجع به این برنامه و اجرای تیتراژ چیست؟
در آن زمان هدایت فیلم کارهای ما را انجام میداد و موسیقی تیتراژ کار شام ایرانی هم در هدایت فیلم انجام شد و به خاطر ارتباطی که بنده با این شرکت داشتم، این کار شکل گرفت. حضور در برنامه شام ایرانی به نظرم کمی لوس بازی بود و اگر به عقب برگردم در این برنامه شرکت نمیکنم.
یکی از قطعه موزیکهایی که ساختید مربوط به دفاع مقدس است و این آهنگ برای تیتراژ سریال «سی و نه هفته» بود. از این کار راضی بودید و چرا موسیقی با سبک دفاع مقدس را انتخاب کردید؟
این سریال کار مناسبی بود و هرگز از انتخاب تیتراژ این کار پشیمان نیستم و اگر به گذشته هم برگردم، باز همین کار را انتخاب میکنم، زیرا این سریال در مورد عزیزانی بود که روزگاری از عزیزترین چیزهای خود برای این کشور گذشتند و یک حماسه را در دفاع مقدس خلق کردند و ما به همه شهدا، ایثارگران و جانبازان مدیون هستیم به همین دلیل از این کار واقعا راضی بودم.
شما جزو معدود خوانندگانی هستید که در اجراهای خارجی خود با استقبال روبهرو شدید و در این زمینه هم موفق بودید، به نظرتان دلیل این موفقیت چیست؟
نوع موسیقی که در ایران کار میشود برای ایرانیهای خارج از کشور، نو است و آنها را منقلب میکند و میتوان دلیل استقبال خوب ایرانیهای خارج از کشور را از اجرایهای خوانندگان داخلی، همین موضوع دانست. ما هم به همین علت در اجراهای خارجی خود موفق ظاهر شدیم. در ضمن تور کنسرتهای خارجی گروه ما قرار است در شهریور سال آینده تور اجرای کنسرت در کانادا را داشته باشد.
در دو فیلم « شانس، عشق، تصادف» و « دو دوست» به عنوان بازیگر حضور داشتید از کار بازیگری راضی بودید و این دو فیلم را در مجموع چگونه ارزیابی میکنید؟
کار در هر دو فیلم بسیار سخت بود،چون تخصصی در بازیگری نداشتم و صرفا وسوسه باعث شد در این دو فیلم بازی کنم و این طبیعی است و خیلی از انسانها وسوسه بازیگر شدن و خوانندگی را دارند و من هم از این موضوع مجزا نیستم. در هردو فیلم طبق پیشنهاد جلو رفتم و فقط به این خاطر دوست داشتم حضور پیدا کنم، چون یک تجربه جدید را رقم میزد، ولی خاطره حرفهای نبود و اگر به عقب برگردم، قطعا این کار را نمیکنم، چون هیچکدام از این دو فیلم را دوست ندارم.
من آلبومهای «کما ۱ و کما ۲ »را به همراه «خوشبختی» خیلی دوست دارم، چون نوع آهنگسازی در آلبومها از نظر سطح کیفی خوب است و مخاطب را هم راضی میکند.
ترانه «قسمت» شاه کلید شما در معروف بودن شد، کمی راجع به این کار توضیح میدهید؟
آهنگ قسمت، جزو فضاهایی بود که در موسیقی ایران وجود نداشت و از آنجا که جدید بود، مردم پسندیدند و همین موضوع باعث موفقیت من در خوانندگی شد و بعد از آن بود که در این عرصه دیده شدم.
دلیل انتخاب نام سه آلبوم خود به اسم «کما» چیست؟
در این سه آلبوم، فضای کار آهنگسازی و ترانهسرایی یکی بود و واقعا نتوانستم اسم دیگری برای آنها انتخاب کنم و به همین سبب سعی کردم همین اسم را روی دو آلبوم دیگر بگذارم و مخاطب هم با این موضوع مشکلی نداشت و اتفاقا استقبال هم کرد.
محمد علیزاده، خواننده پاپ مورد علاقه شماست، چرا؟
به نظر من محمد علیزاده جزو خوانندگان دوست داشتنی است، من معتقدم او بهترین خواننده پاپ ایرانی است، چون تکنیک و صدای لازم را دارد و به خاطر اینکه از گذشته کار آهنگسازی محمد را انجام میدادم، آشنایی لازم را نسبت به کارش دارم.
اگر قرار باشد بین خوانندگی و آهنگسازی یکی را انتخاب کنید، کدامیک را بیشتر ترجیح میدهید؟
شخصا اگر قرار باشد یکی را انتخاب کنم، قطعا سراغ آهنگسازی میروم، چون این کار را بیشتر دوست دارم. در واقع آهنگسازی مرا بیشتر اقناع میکند و با آن چالش بیشتری احساس میکنم.
از نظر شما ازدواج باعث افت یک هنرپیشه یا خواننده نمیشود؟
به نظر من یک سلبریتی با ازدواج منفور نمیشود و برعکس شرایط بهتری هم پیدا میکند و به هرحال ازدواج امری است که باید انجام شود و یک هنرمند نمیتواند تا پایان عمر مجرد باشد، اما ازدواج یک سلبریتی زمانی موفق خواهد بود که فرد در زمان مناسب یک انتخاب درست را داشته باشد. ازدواج کردن در شرایط درست به رشد انسان کمک میکند.
به فکر تولید آلبوم جدیدی نیستید؟
تولید آلبوم دیگر منسوخ شده است، ولی با تلاش همه بچههای گروه تقریبا در ماه، یک یا دو آهنگ را به بازار عرضه میکنیم. البته من با همکارانم که گاهی گپ و گفتی داریم آنها هم از ساخت آلبوم فاصله گرفته و روند تولید تک آهنگ را پیشه کار خود کردهاند.
حمید عسگری سقف موسیقی خود را کجا میبیند؟
زمانی که اولین آلبوم من یعنی «کما ۱» آماده و تا سقف دو میلیون نسخه منتشر شد از من پرسیدند سقف کار موسیقی خود را تا کجا میبینید، گفتم سقف موسیقی من همین قدر است که امروز میبینید. به این علت که موسیقی ما بینالمللی نیست و سقف کار در آن محدود است. یکی از دلایل ضعف ما هم ندانستن زبان انگلیسی است. امروز در غرب یک خواننده اسپانیایی برای موفقیت خود زبان انگلیسی یاد میگیرد و همین مساله به او کمک میکند. موسیقی ما از نظر صدابرداری، تنظیم و آهنگسازی نسبت به دنیا عقب است و کشورهای دیگر از هر سطح نسبت به ما بالاتر هستند. برای اینکه بتوانیم موسیقی خود را به سطح اول دنیا برسانیم، باید از دوران کودکی کار آموزش موسیقی را آغاز کنیم.
ارزیابی شما از وضعیت موسیقی امروز پاپ در ایران چیست؟
وضعیت موسیقی پاپ ایران متوسط رو به خوب است. بچههای این عرصه به خاطر آنکه آموزشهای حرفهای را مثل من ندیدند، ابتدا توانایی کار کردن را دارند، اما بعد از چند سال با افت روبهرو میشوند و دیگر چیزی برای ارائه ندارند. در واقع نقطه عطف کار آنها و در اوج بودنشان، زود به پایان میرسد.
اصلا این موضوع را قبول ندارم، اگر کسی توانایی این را دارد که حتی با یک تک آهنگ مخاطب را به کنسرت بکشاند، او خواننده موفقی است و باید دست او را بوسید، زیرا این آدم نسبت به کسانی که چندین آلبوم و یک دنیا آهنگ دارند، موفقتر است. اگر بخواهیم راحتتر بگوییم وقتی یک بازیکن فوتبال در پنج بازی بتواند ۱۵ گل بزند، قطعا یک بازیکن موفق است و این مثال در موسیقی هم صدق میکند.
وقتی فرهاد مجیدی سورپرایزم کرد
استقلال را از کودکی دوست داشتم و اصلا جنوبیها بیشتر استقلالی هستند و من هم یک جنوبیام. من فرهاد مجیدی را خیلی دوست دارم و به نظرم محبوبترین بازیکن استقلال در دوران بعد از انقلاب است. خوشبختانه در یکی از کنسرتهای من که همزمان با شب تولدم بود، دوستانم از ایشان دعوت کرده بودند و من هم خبر نداشتم و واقعا با دیدنش سورپرایز شدم.
حمید عسگری: قبل از خواننده شدن، بلیت فروشی میکردم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر