تیم سرگرمی پارس دان
چرا انسانها، دست از سر گاوها برنمیدارند؟
هفته نامه کرگدن – نیلوفر رحیمی: گاوها کوررنگی دارند. نه پارچه قرمزی را که ماتادورها جلوی صورتشان می گیرند می بینند، نه رنگ طلاها و گل هایی را که هندوها به گردنشان می اندازند، می توانند درست تشخیص بدهند. گاوها از سکون بیزارند و ماغ کشیدنشان یعنی اعلام بی تابی برای کوچ و حرکت؛ اما تا امروز به هر کجای این نقشه که کوچ کرده اند، زندگی شان بدون ماجرا نبوده است.
نورچشمی گاندی
در هند اگر کسی از زیبایی «چشم های سیاه بزرگ و پوست مات رنگ طرحدار» با شما حرف زد، دارد از گاوهای هندوستان برایتان تعریف می کند که به خاطر آرامششان تحت ستایش هندوهایند. آن ها باور دارند که گاوها موفق ترین نوع حیوانند. گاوها جمعیتی ۱۵۰ میلیونی در هند دارند و برای نامگذاری بچه ها بیشتر از هزار مدل مختلف اسم مرتبط با گاو در زبان هندی وجود دارد.
مهاتما گاندی می گوید: «به گاو احترام می گذارم و از ارزش گاو در دنیا دفاع خواهم کرد. هیچ انسانی را برای گاو نمی کشم و هیچ گاوی را فدای انسان نمی کنم.»
وقتی از او خواستند برای ممنوع کردن فروش گوشت گاو اقدامی کند، گفت درست نمی داند گوشت گاو را ممنوع اعلام کند چون هندوستان فقط برای هندوها نیست و مسلمان ها و مسیحی ها هم می توانند اعتقاد خودشان را داشته باشند. گاندی معتقد بود احترام به گاو را نمی شود از طریق قانون افزایش داد بلکه باید بشر درباره احترامی که شایسته گاو است، آموزش مناسب و بیشتری ببیند.
به عقیده او، حمایت از زندگی گاوها فقط درباره گاوها نیست و با حمایت از نوع گاو درواقع حمایتمان را از موجودات بی گناه، بی دفاع و محتاج کمک نشان می دهیم. در هند هنوز که هنوز است گاوها پادشاهی می کنند، به پایشان پول می ریزند و گردنشان حلقه گل آویزان می کنند، برایشان غذای جداگانه ترتیب می بینند و همه به خاطر این که مزاحم گاوهای بمبئی نشوند، راهشان را عوض می کنند.
البته وضعیت همه گاوهای هند به این خوبی نیست؛ بین گاوهای نر و ماده تبعیض قائل می شوند و در کل اگر گاوی شیرده نباشد، این که چه بر سرش می آید، خیلی برای هندوها مهم نیست. هر چند در هند گروه هایی مردمی وجود دارد که فقط برای بهبود بخشیدن به حقوق گاوها فعالند.
وزیر گاو در ایالت راجستان
ایالت راجستان مخصوص خودش وزیر ویژه گاو انتخاب کرده است و بعضی از مردم در انتخابات محلی هم به جایگزینی گاو به جای ببر به عنوان حیوان ملی رای داده اند. گاوهای مقیم هندوستان برای خودشان مجله مخصوصی به اسم «گاو هند» دارند. گاو در هندوستان در سیاست هم نقشی بر عهده دارد، مسلمان ها و هندوها سر گاو همیشه با هم اختلاف دارند؛ اختلاف هایی که به جنایت هم می تواند تمام شود. در بیشتر شهرهای هندوستان در حال حاضر کشتن گاو و خوردن گوشتش ممنوع است که این موضوع باعث شکایت مسلمان های هندوستان شده است؛ چون گوشت گاو را می توانند به قیمت ارزان تری نسبت به سایر گوشت ها تهیه کنند.
مرکز این اختلاف ها شهر کاشمیر است. «نارندرا مودی» رییس جمهور فعلی این کشور، مشهور به باورهای افراطی اش در آیین هندو، از طرح قانونی کردن کشتن گاو و فروش گوشتش در کنگره این کشور به عنوان انقلاب صورتی اسم برده و کنگره را مایه ننگ خطاب کرده است. هر چند در سال ۲۰۱۵ تنها کسی که از «حزب ملی گرای بهاراتیا جانتا» از کشته شدن مردی به خاطر خرید گوشت گاو ابراز تاسف کرد، رییس جمهور وقت مودی بود، در حالی که سایر هم حزبی هایش در حال تخریب وکیل مجلسی بودند که شایعه ای درباره مصرف گوشت گاو در خانه اش شده بود.
به هر حال با این که دولت آقای مودی از افزایش زاد و ولد گاوها در سال های قدرتش خبر می دهد، هند همچنان بزرگ ترین صادرکننده گوشت گاو در دنیاست. در کشوری که گاوها احترامشان واجب است و سعی دارد آرمان شهر گاوها باشد، نوشتن منوهای رستوران هایی مثل «مک دونالد» هم به آن راحتی نیست. غذاهایی که مک دونالد در هند می فروشد هیچ شباهتی به منوی این فست فود در امریکا و بقیه کشورها ندارد.
مک دونالد رسما یک رستوران نیمه گیاهخواری محسوب می شود که حق فروش هیچ مدل گوشت گاو مخلوط با غذاهایش را ندارد، برای همین همبرگری که ما انتظارش را داریم با همبرگری که هندی ها از مک دونالد میخرند خیلی فرق می کند، چون همبرگر هندی مخلوطی از سیب زمینی و هویج و لوبیاست.
هر چند مک دونالد صادره کشوری است که سالانه میانگین سی و دو میلیون گاو فقط داخل خاکش کشته می شوند که با اضافه کردن مقدار گوشت های وارداتی به آن نزدیک سی و پنج میلیون گاو برای سیر کردن امریکایی ها استفاده می شود و کسی به این که گوشت همبرگرش باعث کشته شدن گاوها شده چندان اهمیت نمی دهد.
در سال ۲۰۱۳ وزارت کشاورزی و دامپروری امریکا اعلام کرد سالانه سی و دو میلیون و نود و پنج هزار راس گاو امریکایی کشته می شوند که یعنی میانگین روزانه نود هزار راس گاو سر بریده می شوند. از این بین طبق گفته های «جان هاینس» مدیرکل فروش و خدمات مک دونالد در امریکا، چهارصد و پنجاه میلیون کیلوگرم فقط مصرف سالانه گوشت گاو مک دونالدهای امریکاست که تقریبا شش میلیون گاو را می طلبد.
چرا گاوهای اسپانیایی خوشبخت نیستند؟
همینگوی گاوبازی را هنر به شمار می آورد. «تنها هنری که هنرمند را در معرض خطر قرار می دهد، نمایشی است که درخشانی اش به غرور ماتادورش بستگی دارد.» (از کتاب «مرگ در بعد از ظهر» ارنست همینگوی) سالیان دور قبل از انقلاب مردم در اسپانیا، گاوبازی و موسیقی فلامینگو از نشانه های دیکتاتوری بود که خیلی از جمهوری خواهان دلشان میخواست در اولین قدم هایی که اسپانیا برای دموکراسی بر می دارد، نشانه های گاوبازی و فرهنگ فلامینگویی را هم پاک کنند، اما این خواسته به نتیجه ای نرسید و هنوز گاوبازی در بیشتر از نصف شهرهای اسپانیا تحت تاثیر حمایت قانون است. (جزایر قناری که تحت سلطه اسپانیا قرار داشت، اولین جایی بود که گاوبازی در آن با پشتوانه قانون ممنوع شد.
اسپانیا مهد گاوبازی است و خیلی از اسپانیایی ها و لاتین زبان ها حذف ماتادورها را به معنای پاک کردن قسمتی از فرهنگشان می دانند، در حالی که گروه های مدافع حقوق حیوانات به غیر از لباس زرق و برقدار ماتادورها هیچ چیز این ماجراجویی خون آلود را فرهنگی به حساب نمی آورند.
خانواده سلطنتی اسپانیا به خاطر اختلاف نظرشان بر سر گاوبازی از هم پاشید. دولت اسپانیا هم در دوره های مختلف اعلام کرده است که اگر اتحادیه اروپا ممنوع کردن گاوبازی را به آن ها اجبار کند، از اتحادیه جدا خواهندشد.
گاوی که در هندوستان به خاطر آرامشش پرستیده می شود، در اسپانیا به جای غول های افسانه ای برای نبرد با انسان انتخاب می شود، گاوهایی که در گاوبازی ها به زمین می آیند، فرقی با گاوهای معمولی ندارند، جز این که سنگین وزن ترند و قبل از نمایش گاوبازها آن قدر شکنجه شده اند که خلق و خویشان به هم ریخته است. این گاوها چند روزی در فضای بسته و تاریکی زندانی اند.
در گوش هایشان پلاستیک فرو می کنند، برای به هم ریختن تعادل به پاهایشان سنگ می بندند، یکی از چشم هایشان را کور می کنند و داروهایی بهشان تزریق می کنند تا کنترل خودشان را از دست بدهند. وقتی در اتاق تاریکشان باز می شود به هوس این که آزاد شده اند به داخل زمین گاوبازی می دوند و شکنجه اصلی شان شروع می شود.
اسپانیایی ها قربانی کردن گاو را مبارک می دانند و ریشه اش را افسانه های گلیگمش گرفته اند و از اجداد رومانیایی و یونانی شان این ماجراجویی ها را به ارث برده اند. بعد از سه مرحله گاوبازی، وقتی ماتادور اصلی (او شش نفر نیروی کمکی دارد) گاو را به قتل می رساند، لحظه ای که گاو جان می دهد و روی پاهای جلویش زانو می زند و در کسری از ثانیه به یک طرف واژگون می شود، گوش و دمش را می برند و گاو نگون بخت را به قصابی می برند.
اسپانیایی ها معتقدند گوشت گاوی که در مبارزه کشته شده باشد، سالم تر است و قیمت بالایی موقع فروشش تعیین می کنند. اگر گاوی ماتادوری را به قتل برساند مادر گاو را به همراه خودش در زمین بازی به قتل می رسانند. گاوبازی می تواند «ورزش خونینی» به حساب بیاید که خیلی از کشورهای دیگر سعی کردند خشونت آن را کم کنند.
گاوبازی در پرتغال، فرانسه، کلمبیا، مکزیک هم طرفداران خودش را دارد. فرانسه تنها کشوری بود که با حذف گاوبازی از جشن های ملی اش برگزاری این مراسم را ممنوع کرد. بقیه کشورها هم سعی کردند گاوبازی بدون خونریزی را که شبیه تعقیب و گریز است به نمایش بگذارند که به قولی گاوبازی مدرن نام دارد و ایالت تکزاس [تگزاس] در امریکا از سردمدارانش است. با این که مردم هند در علاقه به گاو مشهورند اما بین آن ها هم مراسمی برای سوار شدن به پشت گاو و لمس کردن شاخش برگزار می شود که خون و خشم مراسم اسپانیایی ها را ندارد. بد نیست بدانید هر سال دویست و پنجاه میلیون گاو در مسابقات گاوبازی کشته می شوند. این مسابقات جزو جاذبه های توریستی اسپانیاست که تهیه بلیتش به این آسانی ها نیست.
سرنوشت گاوهایی که ماجراجو به دنیا نمی آیند
هر سال در انگلیس جشنواره ای برای انتخاب خوش قد و قامت ترین و سالم ترین گاو مزرعه های انگلیسی برگزار می شود. گاوها اگر در این انتخابات برگزیده شوند برای صاحبانشان شانس و کمک هزینه مالی به همراه می آورند. در بیشتر کشورهای اروپای شمالی گاوداری ثروت بزرگی محسوب می شود. در هلند گاوها عید بهاری مخصوصی به اسم خودشان «عید گاو هلندی» دارند. همه گاوهای دنیا به یک زبان صحبت نمی کنند یا حداقل یکسان ترجمه نمی شوند چون گاوهای آلمانی «بو بو» می کنند به عقیده مردمشان و گاوهای ما «ما ما».
در استرالیا و نیوزلند پیشرفته ترین تجهیزات گاوداری وجود دارند و بزرگترین گاوداری ها هم در چین هستند. وجه اشتراک تمام این کشورها اهمیتی است که به شادی گاوهایشان می دهند، شعارهایی مثل «شادی گاو، شادی ما» باعث شد برای خوشحالی گاوهای مزرعه هر کاری که از دستشان بر می آید انجام بدهند. واقعیت این است که گاوها نسبت به رنگ ها خنثی هستند، یعنی رنگ ها فرقی برایشان ندارند اما از طرفداران موسیقی اند؛ جاز، کلاسیک یا حتی آهنگ های پاپ هم برایشان جذاب است. صدای موسیقی از هر کجا که بیاید، سرشان را از آخور بیرون می آورند و به جنب و جوش می افتند.
گروه های مختلف موسیقی به دعوت مزرعه داران برای گاوهایشان موسیقی اجرا می کنند. با یک جست و جوی اینترنتی لیستی از آهنگ هایی را پیدا می کنید که مخصوص خوش کردن دل گاوها ضبط شده اند. هر چند سرنوشت همه گاوها، سر بریده و ویترین قصابی است و این موسیقی ها که رشدشان را سرعت می بخشد، بیشتر مرگشان را نزدیک می کند.
چرا انسانها، دست از سر گاوها برنمیدارند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر