۱۳۹۶ شهریور ۱۰, جمعه

«الهام فرهمند»؛ دیوید بکهام فوتبال زنان ایران



تیم فرهنگ و هنر پارس دان

«الهام فرهمند»؛ دیوید بکهام فوتبال زنان ایران



وب‌سایت همشهری شش و هفت – افسون حضرتی: خیلی از زنان و دختران کشور ما هستند که به فوتبال به‌عنوان یکی از علایق ورزشی خود نگاه می‌کنند و حتی برخی از آنها در این زمینه به پیشرفت‌های خوبی هم رسیده‌اند‌ اما وقتی پای صحبت آنها می‌نشینیم از امکانات کم و محدودیت‌های فوتبال بانوان می‌گویند.

 


«الهام فرهمند» یکی از بازیکنان برجسته تیم ملی فوتبال زنان‌ که در تیم آینده‌سازان میهن نجف‌آباد توپ می‌زند، نمونه‌ای از هزاران استعدادی است که با مشکلات این رشته دست و پنجه نرم می‌کند‌ اما هیچگاه از مسیری که در پیش گرفته دست بر‌نمی‌دارد. فرهمند که لقب دیوید بکام دختران ایران را یدک می‌کشد، با ما از مشکلات و سختی‌های پیش پای خود و هزاران علاقه‌مند فوتبال گفت، اما تأکید کرد که هیچگاه فوتبال را کنار نمی‌گذارد و امیدوار است که بتواند روزی در جام جهانی بازی کند.


 


 آرزو؛ جام جهانی

    در یکی از برنامه‌های ۹۰، گلی که شما به تیم سیرجان زده بودید، به‌عنوان یکی از برترین گل‌های‌ ماه انتخاب شد. بازتاب این اتفاق چگونه بود؟

برای خودم هم جالب بود. شاید اگر گل‌های استقلال و پرسپولیس در این نظرسنجی نبود، می‌توانست رأی اول را به‌دست آورد. به هر حال، اتفاق خوبی بود. این فیلم را در سیرجان گرفته بودند. بازتاب خوبی داشت. سبب شد که نگاه‌ها به سمت فوتبال زنان بچرخد. با این کار مشخص شد که چه صحنه‌های زیبایی در بازی‌های ما اتفاق می‌افتد که از نظرها پنهان است.


    همه بازی‌ها فیلمبرداری می‌شوند؟


نه! همه بازی‌ها فیلمبرداری نمی‌شوند. امیدوارم که باز هم این اتفاق بیفتد. استقبال مردم هم خیلی خوب بود. فیلم این بازی را به فدراسیون ارسال کرده بودند و فدراسیون هم پس از بررسی فیلم، گل مرا انتخاب کرد. به‌نظرم اگر بازی با دوربین و کیفیت بهتری فیلمبرداری شده ‌بود، حتما بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت.


    در کل استقبال از بازی‌ها چگونه است؟


استقبال خیلی خوبی از بازی‌ها می‌شود؛ مثلا از بازی ذوب‌آهن با تیم ما استقبال بسیار خوبی شد. حدود ۴۰۰ نفر به ورزشگاه آمده بودند. با توجه به اینکه سکو و جایگاه تماشاگر نداریم، تماشاگران ‌ناچارند یا ایستاده بازی را ببینند یا اینکه کنار جدول‌های زمین بنشینند.


    با توجه به اینکه با حجاب بازی می‌کنید، تماشاگر مرد هم دارید؟


نه! مردان اجازه ندارند به دیدن بازی‌های ما بیایند.


    پدرتان هم بازی شما را ندیده است؟


پدرم یکی، دو بار به ورزشگاه آمد و بازی مرا دید. این برای دو، سه سال پیش بود‌ ولی نماینده فدراسیون فوتبال اجازه نمی‌دهد که مردان به ورزشگاه بیایند.


    حضور خانواده‌ها در ورزشگاه تا چه اندازه روی کار شما تأثیرگذار است؟


زمانی که خانواده‌های ما در ورزشگاه باشند، بیشتر انگیزه می‌گیریم و تلاش بیشتری می‌کنیم. دوست دارم پدرم بازی‌های مرا ببیند. بودن خانواده‌ها در ورزشگاه انگیزه فوتبالیست‌های زن را بیشتر می‌کند. این را هم بگویم که اگر مردان وارد تصمیم‌گیری در حوزه فوتبال زنان شوند می‌توانند به این رشته کمک زیادی بکنند؛ چون تجربه و سابقه آنها در این زمینه بیشتر است. اگر مردان فوتبال ما را آنالیز کنند، متوجه می‌شوند که چه اندازه استعدادهای ناب در فوتبال زنان وجود دارد.


    برخورد مردم با شما چگونه است؟


مردم ما را نمی‌شناسند. شاید مسئولان هیأت فوتبال بشناسند! البته از مردم عادی انتظار نداریم که ما را بشناسند. هر چقدر هم بازیکن تیم ملی باشیم و به قهرمانی رسیده‌ باشیم به اندازه فوتبالیست‌های مرد مشهور نیستیم. خیلی از مردم پیگیر اخبار ما نیستند. با اینکه شرایط خیلی بهتر شده اما هنوز برخی‌ها می‌پرسند؛ مگر دخترها هم فوتبال بازی می‌کنند؟!



 


 آرزو؛ جام جهانی

    آینده فوتبال زنان را چطور می‌بینید؟

اگر همین روال ادامه پیدا کند دوباره از «رنکینگ» فیفا خارج می‌شویم. حتی از زمان مسابقات غرب آسیا که چند سال قبل ‌ ‌ دوم شده بودیم، عقب‌تر هستیم. این شرایط، نابودی فوتبال زنان را به همراه دارد. به چه سمتی قرار است برویم؟ هیچی! الان باید در اوج دوران فوتبالم باشم و برای تیم ملی و تیم باشگاهی‌ام بازی کنم، ولی شرایط فراهم نیست.


    پس از دو سال تیم ملی زنان تشکیل شد و این تیم مجدد به «رنکینگ» فیفا بازگشت. این بازگشت چه حاصلی برای فوتبال زنان تا این لحظه داشته است؟


حدود دو تا دو سال و نیم خبری از تشکیل تیم ملی نبود.بعد از این مدت خانم آزمون سرمربی شدند و واقعا زحمات زیادی برای تیم ملی کشیدند.پس از تشکیل تیم فرصت زیادی برای آماده‌سازی‌ تیم برای جام ملت‌های آسیا نداشتیم. بهمن ‌ماه تمرینات را شروع کردیم و ۱۱ فروردین عازم ویتنام شدیم.



 


چون این مدت همزمان شده بود با بازی‌های لیگ، مربی تیم نمی‌توانست اردوهای بلندمدت بگذارد و به بچه‌ها فشار بیاورد. مجبور بودند اردوهای کوتاه سه، چهار روزه درنظر بگیرند و دوباره بازیکنان را در اختیار باشگاه‌ها بگذارند.


 


با همه اینها بچه‌ها در ویتنام به‌نظرم فراتر از حد انتظار ظاهر شدند. با دو‌ ماه تمرین نمایش خوبی ارائه دادیم و جای امیدواری بود. بعد از مسابقات به ما گفتند که از این پس اردوها ادامه پیدا می‌کند و دیگر نمی‌خواهیم تیم بزرگسالان در انزوا باشد، اما از روز ۲۵ فروردین که از ویتنام برگشتیم تا امروز دیگر هیچ خبری از تیم ملی نیست.

    چه‌کسی این حرف را زد؟


مسئولان تیم ملی فوتبال زنان.


    در این دو‌ ماه بازی تدارکاتی هم برگزار کردید؟


بله! دو بازی با تیم اوکراین انجام دادیم، ولی بعدا متوجه شدیم که تیم ملی زیر ۲۰ سال اوکراین بود نه تیم ملی.


    تیم ملی نماینده‌ای ندارد تا با مسئولان فدراسیون فوتبال درباره مشکلات موجود صحبت کند؟


باور کنید دست‌مان به جایی بند نیست. حتی مدتی که اردو بودیم نتوانستیم پول فاکتورهای رفت ‌و آمدمان به تهران را بگیریم. تنها با سرپرست تیم، خانم کاکاوند در تماس بودیم. حتی در مورد لباس‌های‌مان به سرپرست تیم گفتیم که با مسئولان فدراسیون فوتبال صحبت کنند که ایشان هم پیگیر این موضوع بودند؛ چون لباس‌ها در حد و اندازه‌های یک تیم ملی نبود.



 


 آرزو؛ جام جهانی

    صعود تیم ملی فوتبال مردان و مسابقات لیگ برتر، بر فوتبال زنان سایه انداخت و اجازه نداد که به این بخش توجه شود.

با شما موافقم. چه تیم ملی به جام جهانی صعود می‌کرد و چه نمی‌کرد، فوتبال مردان در اولویت بود. چند وقت پیش در یکی از کانال‌های خبری تلگرام، خواندم که فیفا باشگاه پرسپولیس را مجبور کرده بود که به یک بازیکن خارجی که از این تیم شکایت کرده مبلغی بیش از یک میلیارد تومان غرامت بدهد.



 


جالب اینجاست که این بازیکن برای این تیم بازی هم نکرده‌ اما باشگاه، خود را مجبور کرده که این مبلغ را پرداخت کند. با این حال، همین باشگاه پرسپولیس حاضر نیست ۳۰۰ میلیون تومان برای تیم فوتبال بانوان هزینه کند. حتی در شهر خودم، اصفهان هم باشگاه‌هایی مثل ذوب‌آهن و سپاهان قراردادهای خوبی با بازیکنان‌شان می‌بندند و حاضرند یک میلیارد و نیم بابت رضایتنامه یک بازیکن بدهند‌ اما حاضر نیستند باشگاهی در بخش فوتبال بانوان داشته باشند.


 


سپاهان اعلام کرده ‌ می‌خواهد تیم آینده‌سازان را تحت پوشش قرار دهد، ولی همه از این می‌ترسند که سپاهان سال آینده این تیم را نخواهد، مثل همان تیم فوتسال که امسال دیگر آن را نخواست. همه نگران هستند که پوشش دادن تیم‌های زنان بیش از یک فصل نباشد. درست است که تیم بزرگسالان به جام جهانی صعود کرده و باید برای موفقیت آنها هزینه‌های بیشتری شود، ولی چقدر تفاوت؟!

    تفاوت زیادی بین فوتبال زنان و مردان از لحاظ امکانات سخت افزاری و مالی وجود دارد.


کاملا درست می‌گویید. اصلا فوتبال زنان با فوتبال مردان و شرایط آنها قابل مقایسه نیست. یکی از مشکلاتی که ما داریم مساله دستمزدهاست. پولی که در فوتبال به ما می‌دهند حتی با بازیکن مردی که روی نیمکت می‌نشیند یا حتی در لیست ۱۸ نفره هم نیست، قابل قیاس نیست.



 


با پول‌ بازیکنی که روی سکو می‌نشیند و در لیست مربی‌اش نیست، می‌شود یک تیم فوتبال بانوان را در یک فصل به‌طور کامل حمایت کرد. بنابراین با شرایط ایده‌آل خیلی فاصله داریم. دریافتی پارسال من پنج میلیون تومان بود که این مبلغ را از کل قراردادم گرفتم؛ یعنی حدود ۱۸ درصد.


 


با این پول نمی‌توانم تغذیه یک ورزشکار حرفه‌ای را داشته باشم، نمی‌توانم مکمل‌های غذایی بخرم، مربی خصوصی بدنسازی بگیرم و… وقتی پول نداریم انگیزه‌ها هم از بین می‌رود. یک بازیکن حرفه‌ای تلاش می‌کند تا به تیم ملی برسد، ولی ما نه تیم ملی داریم و نه باشگاه پول‌مان را می‌دهد.

    بالاترین دستمزد بازیکنان شما چقدر است؟


خیلی از دستمزدها مطلع نیستم، ولی فکر کنم بالاترین میزان دستمزد ۲۵ میلیون تومان است. ببینید! چقدر با فوتبال مردان تفاوت داریم.


    پس به لژیونر شدن هم به سختی می‌شود دست یافت.


هم‌اکنون خودم را آن اندازه آماده نمی‌بینم که بخواهم لژیونر شوم؛ چون فیلم خاصی از مسابقات‌مان نداریم که باشگاه‌های خارجی، آن را ببینند. بنابراین باید با هزینه خودمان برای تست دادن برویم. از طرف دیگر؛ وقتی بازیکنی از نظر بدنی آماده نباشد، هر جا برای تست‌ دادن برود، او را رد می‌کنند.



 


به همین دلیل فعلا به آماده‌سازی‌ خودم فکر می‌کنم و اگر زمانی چنین شرایطی داشته باشم حتما اقدام می‌کنم.


 


 آرزو؛ جام جهانی

فکر می‌کنم دستمزد پایین، تنها مشکل فوتبال بانوان نیست. کمبودهای دیگری هم در این زمینه وجود دارد؛ مثلا آیا شما پس از بازی ریکاوری انجام می‌دهید یا از سالن‌های بدنسازی مدرن استفاده می‌کنید؟


سالن بدنسازی یا ریکاوری بعد از مسابقه نداریم. همینطور استخر خصوصی نداریم که بعد از مسابقه، از آن استفاده کنیم. از سالن‌های مدرن بدنسازی هم خبری نیست. بدنسازی ما زیرنظر مربی بدنساز انجام می‌شود. یکی دیگر از مشکلات این است که ورزشگاه ما سکوی تماشاگران ندارد.

    ورزشگاه‌تان مجهز است؟


منظورتان از مجهز چیست؟


    رختکن مناسبی که بتوانید بین دو نیمه استفاده کنید، برای تعویض لباس و…


نه رختکن نداریم.


    پس بین دو نیمه چه کار می‌کنید؟


کنار زمین می‌نشینیم و مربی با ما صحبت می‌کند.


    کجا لباس‌تان را عوض می‌کنید؟


شب قبل از مسابقه خوابگاه هستیم و همان جا لباس‌مان را می‌پوشیم و به ورزشگاه می‌رویم. برای سفرهای شهری هم با هواپیما مسافرت نمی‌رویم؛ با اتوبوس می‌رویم.


    دلیل این همه کمبود چیست؟


واقعیت این است که اسپانسری نداریم که ما را حمایت کند. کمک‌هایی که به باشگاه‌های فوتبال زنان می‌شود خیلی کم است؛ مثلا حدود ۵تا ۱۰میلیون به ما کمک می‌شود که اصلا کافی نیست. اسپانسرهای رسمی که مثل تیم‌های فوتبال مردان ما را حمایت کنند نداریم.



 


مساله دیگری که باید به آن اهمیت بدهیم، این است که نگاه جنسیتی را برداریم. ما زنان ۵۰درصد جامعه هستیم. بنابراین چرا باید با مردان فرق کنیم؟! چرا هزینه‌ای که برای مردان می‌کنند برای ما نمی‌کنند؟ حتی می‌شود با یک دهم یا یک صدم هزینه‌های فوتبال مردان، برای خانم‌ها تیم‌های خوبی راه انداخت که در لیگ شرکت کنند. رسانه‌ها باید بتوانند به باشگاه‌ها فشار بیاورند تا شرایط ما تغییر کند. هیچ راهی نداریم که مطالبات‌مان را پیگیری کنیم.


 


 آرزو؛ جام جهانی

    با توجه به مشکلاتی که وجود دارد، چه ارزیابی از لیگ فوتبال زنان دارید؟

کیفیت مسابقات سال به سال بهتر می‌شود. نسبت به چند سال قبل بازی‌ها خیلی جذاب‌تر شده‌اند، اما انگیزه‌ها کمتر شده‌ است. بازیکنان خیلی تلاش می‌کنند تا به چشم بیایند. همه تیم‌ها حرف‌هایی برای گفتن دارند‌ اما حیف که کسی بازی‌های ما را نمی‌بیند.


    با این وصف، همچنان به فوتبال ادامه می‌دهید؟


بله! فوتبال را خیلی دوست دارم. حتی اگر زمانی هم بازی را کنار بگذارم دنبال مربیگری و داوری می‌روم. همین الان هم در مدارس فوتبال کار می‌کنم.


    غیر از فوتبال شغل دیگری هم دارید؟


دانشجوی کارشناسی ارشد رشته تربیت بدنی هستم. چند وقت است که با دوستانم تصمیم گرفتیم که یک «بیزینس» راه بیندازیم، ولی هنوز جدی در مورد آن تصمیم نگرفته‌ایم.


    سقف آرزوهای شما تا کجاست؟


بازی در جام جهانی یکی از آرزوهای ورزشی‌ام است که امیدوارم روزی به آن برسم.





«الهام فرهمند»؛ دیوید بکهام فوتبال زنان ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر