۱۳۹۶ شهریور ۱۰, جمعه

جوان‌ سازی یا جوان‌ گرایی در مدیریت دولتی؟

گروه خبری پارس دان

جوان‌ سازی یا جوان‌ گرایی در مدیریت دولتی؟



مصطفی ملکوتی . پژوهشگر در روزنامه شرق نوشت: حدود هفت سال پیش برای کاری در مالزی به سر می‌بردم، در آنجا دوستی مالایی که با ایران مراودات بسیار داشت، به من گفت: «اگرچه به‌طور میانگین نسبت افراد باهوش در میان شما ایرانیان بیش از ما مردم مالزی است، ولی شما از این همه افراد باهوش در مدیریت کشورتان استفاده نمی‌کنید.


 


درحالی‌که در مالزی همین اقلیت باهوش مدیریت کشور را بر عهده دارند». انگار راست می‌گفت و از دور نیز پیداست که جای نخبگان و فن‌سالاران هوشمند در مدیریت کشور خالی است. وقتی کمی بررسی کردم، دیدم همان‌گونه که اقتصاد عقب‌مانده مالزی در ۴٠ سال پیش از آن را به‌هیچ‌وجه نمی‌توانستیم با اقتصاد ایران مقایسه کنیم، امکان مقایسه اقتصاد پیشرفته امروز مالزی با اقتصاد ضعیف ایران نیز وجود ندارد.


 


پرواضح است رمزگشایی از این ماجرای پیچیده، در این مقال نمی‌گنجد؛ اما سؤال این است که چرا ما نمی‌توانیم از نخبگان در مدیریت کشور استفاده کنیم؟نگارنده روزگاری از مدیران ارشد دولتی بوده و نیک می‌داند نفوذ به بافت مدیریت کلان کشور چه دشواری‌هایی دارد. محدودیت‌های ورود افراد خلاق، جوان و هوشمند به بافت درهم‌تنیده مدیریت کشور، موجب فرسودگی شبکه مدیران شده است. ادامه این وضعیت، اجازه «نوآوری» را نمی‌دهد. بدون نوآوری مستمر و همه‌جانبه، ایران نمی‌تواند در دنیای «رقابتی» امروز جایگاه خود را ارتقا ببخشد و به توسعه پایدار دست یازد.


 


منظور از مدیران، فقط مدیران اقتصادی یا مدیران دستگاه‌های اجرائی نیست؛ بلکه مجموعه مدیریت کشور است؛ از نمایندگان مجلس تا استانداران، فرمانداران، مدیران ارشد ستادی و اجرائی در جای جای کشور؛ زیرا دانش و نگرش همه آنها در مجموعه فضای کسب‌وکار و اقتصاد کشور اثربخش است؛ اقتصادی که عمدتا تحت مدیریت بخش دولتی و رسمی است.


 


تلاش دلسوزانه همه مدیران عالی‌مقام را قدر می‌نهم و به همه آنها احترام می‌گذارم؛ با‌این‌حال اگر به عنوان یک ناظر از هریک از نهاد‌های کشور بازدید کنید، ضرورت تغییر و تحول اساسی در سازوکار مدیریت کشور را درمی‌یابید. فرق نمی‌کند از کدام سازمان بازدید کنید، از مجلس یا از صداوسیما، از وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی یا از دادگستری و شهرداری یا حتی دهداری!


یک وجه مشترک در کل سازمان مدیریت کشور مشهود است: «انسان» در همه‌جا به طاق «نسیان» سپرده شده است. کم نیستند مدیرانی که توانمندی، مهارت، دانش و بینش درخور مسئولیت خود را ندارند و از جنبه‌های اخلاقی نمی‌توانند الگوهای مناسبی برای همکاران خود باشند. روشن است این ساختار، کارساز نیست و نیازمند بازسازی است؛ نوسازی بافت مدیریت کشور، به افکار جوان نیاز دارد و نه فقط افراد جوان!


برای پوست‌اندازی در نظام مدیریت کلان کشور، باید پارادایم‌های جدید مدیریت را شناخت؛ باید دانست تغییر از اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی، مرحله‌ای جدید از روند توسعه اقتصادی در سطح بین‌المللی است، باید دانست که حرکت از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی اجتناب‌ناپذیر است، باید دانست «تمرکزنداشتن» پارادایم حاکم در قرن بیست‌ویکم است و باید دانست جامعه نخبگان یک کشور نماد توانایی‌های آن جامعه است. توانایی هر جامعه‌ای جدای از منابع طبیعی و ثروت مادی، به «سرمایه انسانی» آن کشور وابسته است.


 


  برای تقویت سرمایه انسانی، لازم نیست استعداد‌های برجسته را استخدام کرد؛ بلکه باید ظرفیت جذب افکار جوان و توانایی ترک جاذبه سمت‌های مدیریتی را داشته باشیم تا راه برای مدیریت نسل نو و فرهیخته باز شود. امید داریم روزی در کشور ما نیز فضای رشد فرهیختگان و تبلور استعداد‌های مدیریتی کارآفرینان بزرگ‌ به وجود آید؛ در این صورت، زمینه برای بازگشت سرمایه‌های انسانی به کشور نیز فراهم خواهد شد. روزی که مدیران ایرانی توانمند و هم‌وطنانی که در خارج از ایران خوش می‌درخشند، بتوانند به کشور خویش هم خدمت کنند، نشان از تغییر پارادایم‌های موجود در قلمروی مدیریت کلان کشور خواهد بود.



گروه خبری پارس دان



جوان‌ سازی یا جوان‌ گرایی در مدیریت دولتی؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر