گروه خبری پارس دان
تهران؛ مدیریت جای سوء مدیریت را گرفته است
فاطمه ذوالقدر در روزنامه آرمان نوشت: مدیریت، علم، فن و هنر تصمیمگیری است و وظیفه اصلی یک مدیر تصمیمگیریهای علمی، صحیح و موثر با استفاده از مجموعه دادهها و اطلاعات موجود یا تولید شده بر مبنای ورودیهای صحیح و متعاقبا بهرهگیری از نتایج آنها برای بهبود کیفیت تصمیمهاست که اخلال در این فرایند مدیریت را به عارضهای تحت عنوان سوء مدیریت دچار میکند.
سوء مدیریت عملی اغلب ناآگاهانه است که مدیر بر اساس مجموعه عواملی مانند کمی دانش، نگاه غیرتخصصی، ورودیهای نامناسب و پردازشهای ناصحیح، نداشتن استراتژی و طرحریزی استراتژیهای نامرتبط و درگیری در عملیات جای اهداف کلان سازمانی، عدم شناخت جامعه مخاطب و کم اهمیت جلوه دادن تهدیدهای بالقوه و بالفعل داخلی، کارگزینی و به کارگماری اشتباه، چیدمان افقی و عمودی غیرعلمی، جایگزینی روابط با ضوابط و دخالت در فرایند گردش کارها جای نظارت به آن دچار میشود.
به عبارتی سوءمدیریت بیماری منتج از مدیریت ناصواب بر اساس اشتباهات رایج یا غیرمعمول مدیریتی است که متاسفانه شهر تهران از آن سالها آسیبپذیرفته و متاثر شده، به نحوی که در راستای درمان آلام این شهر به زمانی طولانی احتیاج داریم.
شهر تهران متعاقب مدیریت ناصواب حادث بر آن نظاره گر انبوه سازی در یک سوی آن و بیغوله شدن سوی دیگر شهر شد، به نحوی که هدف عالی نظام مقدسجمهوری اسلامی ایران را که زدودن چهره فقر از سطح شهرها بود نه تنها نتوانست جامع عمل بپوشاند، بلکه به فقر دامن نیز زده است. موضوع صدور مجوزهای بی رویه در بخش ساختوساز نشانگر آن است که در بازار مسکن، فرایند عرضه و تقاضای ناموزونی شکل گرفته، به شکلی که در جنوب تهران مازاد تقاضا را شاهد بوده و در شمال تهران مازاد عرضه وجود دارد.
این عدم تعادل و توازن در بازار مسکن سایر ابعاد نظام اقتصادی را به شدت از خود متاثر ساخته است که ریشه این عدم توازن را باید در عملکرد شهرداری جستوجو کرد. در این اثنا، جذابیت شهر تهران به عنوان مقصدی برای روستاییان و مهاجران سبب شد که حاشیهنشینی در اطراف شهر تهران و بیغوله نشینی بسیار بیشتر شود، به نحوی که شاهد گسترش آسیبهای اجتماعی در حاشیه این کلانشهر هستیم و معضل گورخوابی را که حاکی از شدیدترین شکل فقر و آسیبهای جامعه است میتوان دستاورد این سبک مدیریتی دانست.
سوء مدیریت و سیاسی کاری حاکم بر بدنه شهرداری در طول قریب به ۱۲ سال صرفا به طبقه آسیبپذیر و ضعیف جامعه زیان نزده و آتش این سوء مدیریت ساختمان پلاسکو را با چنان فاجعه عظیمی مواجه کرد که آلام آن هنوز هم بر قلب این شهر و خانوادههای ساکن در آن است. وجود ساختمانهای ناایمن و خطرساز هنوز در گوشه و کنار این شهر بیداد میکند و هیچبرنامهریزی مدون و منسجمی برای آن تدوین نشده است. با وجود بدهیهای موجود در شهرداری، شهردار بعدی توان مشارکت و تخصیص منابع را برای بهسازی این بدنه آسیبپذیر شهر دارا نیست.
در یک سوی شهر آسیب به واسطه عدم تخصیص منابع حاصل شده و در سوی دیگر از شهر به واسطه تخصیصهای بی رویه و نابجا آسیبهایی برای شهر به وجود آمده است. گسترش خطوط مترو اگرچه در ظاهر امر در فرایند حمل و نقل و تردد شهری بسیار مثبت ارزیابی میشود، اما استخدامهای بی رویه در این مجموعه در حالی که هنوز خطوط جدیدی افتتاح میشوند که در بخش فنی واگن و تجهیزات مورد نیاز آنها تدارک دیده نشده است و همچنین در بخش تکنیکی نیز پرسنل حاذق و کارآزموده تربیت نشدهاند، جایز نبوده است.
تهران هم اینک دارای هشت خط مترو است که اگرچه از نظر کمی عدد قابلتوجهی است، اما ارزیابی کیفی آن بسیار حائز اهمیت است، به نحوی که با ایجاد آن، اشتغال زیرزمینی، ناهنجاریها و بحرانهای زیرزمینی نیز شکل گرفت که نه تنها از قبل پیشبینی نشده بود، بلکه همراه با گسترش خطوط شاهد گسترش این معضلات نیز بودیم، فارغ از آنکه برای آن تدبیری اتخاذ شده باشد.
در راستای خطوط حمل و نقل شهری، خطوط BRT را در اتوبانهای مختلف جای دادند، به نحوی که ترافیک عنصر ثابت در این اتوبانها شد و اتوبانی که کارکرد اصلی آن سهولت در تردد است به معضل ترافیکی تبدیل شد و رفع این معضل را وابسته به ایجاد اتوبانهای جدید و پلهایی کردند که نه تنها نتوانستند مرهمی بر این درد باشند، بلکه خود نیز تبدیل به دردی دیگر شدند.
قطعا تهران با مشکلات زیاد در حوزههای شهری، محیطزیستی و آسیبهای اجتماعی مواجه است که تمام این مسائل به نوعی نشاندهنده ضعف مدیریتی شهردار قبلی است. نظم و امکانات برای شهروندان در شهری سالم و قانونمند و دارای مدیریت شایسته بیش از این دیده میشود. بنابراین ضعف مدیریتی و عدم برنامهریزی دقیق را میتوان نکات کلیدی در عوامل ایجادکننده مشکلات شهری تهران دانست.
بحرانهای حادث بر این کلانشهر صرفا بر پیکره فیزیکی آن وارد نشده، بلکه این بی درایتی بر پیکره طبیعت این شهر نیز وارد شده، طوری که درختان خیابان ولیعصر را که نمادی به جا مانده از گذشته تهران بودند روزبهروز کمتر و خشکتر کرد و باغات شمال شهر را در خود خشکاند و ثمره آن هوای آلاینده و مسموم تهران شد که بر اساس استانداردهای جهانی، تعداد روزهای آلوده آن بیش از حد مجاز است و جای ایجاد کمربند سبز برای تهران هالهای از دود سوءمدیریت بر شهر حاکم شد که زدودن آن کاری بسیار دشوار را پیش روی مدیر آتی قرار میدهد.
تهران چگونه مدیریت میشود؟
شهر تهران تغییراتی را در خود تجربه کرد که شاید میتوانستیم آنها را مثبت و ارزشمند توصیف کنیم، اما باید دید چه دادیم و چه به دست آوردیم. مدیریت شهر تهران، در ابتدای امر نیازمند آسیب شناسی و شناخت وضع موجود است تا از ماحصل آن یک برنامهریزی منسجم و مدون به دست آید که با استفاده از نیروهای حاذق، توانمند و شهرساز تدوین میشود.
این برنامه بار دیگر میتواند تهران را در مسیر توسعهای، عمرانی و بهسازی قرار دهد، به نحوی که شهروندان از حق شهروندی خود که همانا داشتن آرامش، امنیت و سلامت شهری است برخوردار شوند. با توجه به وضع موجود، مجلس و نمایندگان ملت همواره در تعامل و رایزنی برای بهبود آن بوده اند و نشست هایی با شورای شهر برای انتخاب فردی حاذق برای اداره این شهر صورت گرفت.
نمایندگان ملت خواهان استیفای حق شهروندی یکایک شهروندان این شهر هستند و با نظارت خود، وضع قوانین و تعامل سازنده تلاش میکنند که معضلات را مرتفع کرده و عمران شهری را با رویکردهای شاخصهای توسعه پایدار ایجاد کنند و دیگر شاهد سیاست های راه بنداز و جا انداز نباشند.
گروه خبری پارس دان
تهران؛ مدیریت جای سوء مدیریت را گرفته است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر