۱۳۹۶ شهریور ۹, پنجشنبه

میبدی یزدی: می‌خواهند قدرت مانور را از روحانی بگیرند

گروه خبری پارس دان

میبدی یزدی: می‌خواهند قدرت مانور را از روحانی بگیرند



روزنامه آرمان: آقای روحانی با عبور موفقیت آمیز از مرحله انتخابات ریاست جمهوری و همچنین تشکیل کابینه وارد دوره دوم ریاست جمهوری خود شده است. دورانی که با مطالبات جدی مردم و بدنه اجتماعی مواجه خواهد بود.


 


به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این شرایط حجت‌الاسلام میبدی یزدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه و استاد دانشکده مفید قم با ما گفت‌وگو کرده‌ است. میبدی یزدی معتقد است: «آقای روحانی رئیس قوه مجریه کشور است و به همین دلیل باید با سایر نهادهای دیگر قدرت در ارتباط باشد. اگر قرار باشد که همه اعضای دولت از جریان اصلاحات انتخاب شوند ارتباط دولت با سایر قوا و نهادهای قدرت بهم می‌خورد و رویکردی منطقی به وجود نمی‌آید.


 


نکته دیگر اینکه جریان اصلاحات باید انتظارات خود را از دولت آقای روحانی به صورت واقعگرایانه مطرح کند. بدون شک آقای روحانی رئیس دولت اصلاحات نیست و با ایشان متفاوت است. شاید اگر در شرایط کنونی رئیس دولت اصلاحات نیز رئیس جمهور بود همه اعضای خود را از جریان اصلاحات انتخاب نمی‌کرد و از جریان‌های دیگر نیز در کابینه استفاده می‌کرد.


 


جریان اصلاحات باید این نکته را در نظر داشته باشد که بالا بردن مطالبات از دولت آقای روحانی آب به آسیاب مخالفان کابینه ریختن است و به همین دلیل باید به چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی آقای روحانی در چهار سال آینده واقعگرایانه نگاه کرد.» در ادامه متن گفت‌وگوی حجت‌الاسلام میبدی یزدی با «آرمان» را می‌خوانید.


مطالبات مردم از دولت آقای روحانی چه تفاوتی با چهار سال گذشته داشته است؟ چه مسائلی باید در اولویت نخست دولت دوازدهم قرار داشته باشد؟

مهم‌ترین اولویت دولت دوازدهم باید رسیدگی به وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم باشد. این وضعیت در دولت یازدهم نیز وجود داشت و مردم از دولت انتظار داشتند که به وضعیت معیشتی آنها رسیدگی شود. با این وجود به دلیل اینکه دولت آقای روحانی وارث نابسامانی‌های گسترده باقی مانده از دولت آقای احمدی‌نژاد بود بیشتر وقت دولت یازدهم صرف بازسازی این نابسامانی‌ها شد.


 


از سوی دیگر کشور در طول سالیان گذشته تحت شدید‌ترین تحریم‌های بین‌المللی قرار گرفته بود که این مسأله به صورت مستقیم در وضعیت اقتصادی کشور و مردم تأثیر منفی گذاشته بود. به همین دلیل نیز وقت و انرژی زیادی از دولت آقای روحانی صرف از بین بردن تحریم‌ها و توافق برجام شد.


 


با این وجود در دولت دوازدهم این وضعیت وجود ندارد و آقای روحانی نه با نابسامانی‌های دولت گذشته مواجه است و نه اینکه کشور در وضعیت تحریم به سر می‌برد. در نتیجه انتظار مردم از دولت آینده این است که با تمام قدرت و توان خود در جهت بهبود وضعیت اقتصادی مردم تلاش کند. بدون شک این مسأله یکی از دغدغه‌های مهم رهبر معظم انقلاب نیز است و ایشان در سخنرانی‌های خود بارها به ضرورت توجه جدی به بهبودی وضعیت معیشتی مردم اشاره کرده‌اند.


 


با این وجود باید به این نکته اشاره کرد که حل کردن مشکلات اقتصادی کار راحتی نیست و به زمان وهمکاری همه نهادهای قدرت نیاز دارد. اگر ما به دولت‌های گذشته نیز نگاه کنیم متوجه می‌شویم که اغلب دولت‌ها با مشکلات جدی اقتصادی مواجه بودند. این وضعیت برای آقای روحانی نیز وجود دارد و آقای روحانی با چالش‌های جدی در زمینه تحقق مطالبات اقتصادی مردم مواجه است.


 


نکته دیگر اینکه تحقق مطالبات اقتصادی مردم نیاز به کمک سایر قوا و نهادها نیز دارد که بنده این وضعیت و میل به همکاری با آقای روحانی را در بین سایر قوا مشاهده نمی‌کنم. اگر نظام و مردم به دنبال این هستند که آقای روحانی بتواند به مطالبات مردم پاسخ مناسب بدهد باید دولت جدید را در همه زمینه‌ها همراهی و پشتیبانی کنند. این در حالی است که برخی از نهادها از هم اکنون نسبت به دولت آینده موضع دارند و علاقه‌ای به همکاری با دولت آقای روحانی در آنها مشاهده نمی‌شود.


 


آقای روحانی نمی‌تواند به تنهایی مشکلات مردم را حل کند و بدون پشتیبانی از سوی سایر نهادها مطالبات مردم را محقق کند. تا زمانی که همه نهادها و جریان‌های سیاسی اختلافات را کنار نگذارند و با آقای روحانی همراهی نکنند نمی‌توان به حل مشکلات مردم امیدوار بود. یکی از مهم‌ترین راه‌های بهبود وضعیت اقتصادی جذب سرمایه‌گذاری خارجی است.


 


این در حالی است که سرمایه‌گذاری خارجی نیز زمانی جذب می‌شود که روابط ما با کشورهای خارجی روابطی مسالمت‌آمیز و همراه با احترام متقابل باشد. روابط ایران با کشورهای خارجی نیز زمانی همراه با احترام خواهد بود که دست دولت در مذاکره با کشورهای خارجی باز باشد و مانع جدی در این زمینه وجود نداشته باشد.


چرا به‌نظر می‌رسد آقای روحانی در تحقق مطالبات مردم تنهاست؟ آیا بدنه اجتماعی حامی ایشان نمی‌تواند به کمک دولت آینده بیاید؟ مهم‌ترین دلیل همکاری نکردن برخی نهادها با دولت آینده چیست؟

به نظر من اغلب دولت‌ها پس از انقلاب اسلامی با این وضعیت مواجه بوده‌اند و این وضعیت تنها مختص به دولت آقای روحانی نیست. هنگامی که آقای احمدی‌نژاد به ریاست جمهوری رسید بسیاری عنوان کردند که همه دستگاه‌ها با ایشان هماهنگ خواهند بود و ایشان بهترین گزینه برای ریاست جمهوری است.


 


با این وجود اتفاقاتی که در دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد رخ داد به اندازه‌ای تأسف‌بار و غیر کارشناسی بود که وی به یک الگوی ناکارآمد مدیریتی در کشور تبدیل شد. در میان جریان‌های سیاسی گاهی دیده می‌شود که کسانی تنها به دنبال منافع جریانی و فردی خود هستند و کمتر به منافع ملی توجه می‌کنند.


 


برای این افراد، موفقیت دولت آقای روحانی که در نهایت موفقیت نظام است اهمیت ندارد و بلکه موفقیت جریانی برای آنها اهمیت دارد. به همین دلیل تا زمانی که جریان‌های سیاسی منافع جناحی را بر منافع ملی مقدم بدارند نمی‌توان به همکاری با دولت امیدوار بود. دولت آقای روحانی در چهار سال گذشته دارای مشی اعتدالی بود و مدیریت قابل قبولی در مسائل اجرایی داشت.


 


این مسأله که برخی افراد به دلیل اینکه آقای روحانی مورد حمایت جریان اصلاحات است به شکل‌های مختلف تلاش می‌کنند در مسیر حرکت دولت کارشکنی کنند به سود نظام و کشور نیست. به نظر من، ما باید به صورت جدی منافع ملی را برای همه جریان‌ها و گروه‌های سیاسی تعریف کنیم.


 


هنگامی که یک تعریف مشخص از منافع ملی وجود داشته باشد می‌توان کسانی که در این راستا حرکت می‌کنند و کسانی که مسیر دیگری در پیش گرفته‌اند را مشخص و به مردم معرفی کرد. در شرایط کنونی شعارهای انتخاباتی و خط مشی دولت آقای روحانی در مسیر منافع ملی تعریف شده است.


 


در نتیجه هر گروه و جریانی که از آقای روحانی حمایت کند در راستای منافع ملی حرکت کرده و در مقابل هر گروه و جریانی که با آقای روحانی مخالفت کند و در مسیر ایشان سنگ‌اندازی کند برخلاف منافع ملی حرکت کرده است. متأسفانه برخی دیدگاه‌های خاص تلاش می‌کنند آقای روحانی را تحت فشار قرار بدهند و قدرت مانور را از وی بگیرند.


 


متأسفانه در کشورما عقلانیت جمعی، احزاب مستقل و مطبوعات مستقل وجود ندارد و به همین دلیل همه گروه‌های سیاسی تلاش می‌کنند دیگران را تخطئه کنند. برای مثال برخی رسانه‌های مخالف دولت به شکل‌های مختلف تلاش می‌کنند افکار عمومی را از خدمت رسانی دولت به مردم منحرف کنند و شرایط را به شکلی نشان بدهند که مسیری که دولت در پیش گرفته در نهایت به ضرر منافع ملی تمام خواهد شد. با این وجود بدنه اجتماعی حامی آقای روحانی از ایشان انتظار دارد که در مقابل هجمه‌های مخالفان از مواضع اصولی و منطقی خود عقب نشینی نکند.


اگر آقای روحانی از مواضع خود عقب‌نشینی نکند ممکن است با هجمه‌های گسترده‌تر گروه‌های مخالف مواجه شود. از سوی دیگر عقب نشینی آقای روحانی از مواضع خود باعث ریزش در بدنه اجتماعی ایشان خواهد شد. به نظر شما آقای روحانی از بین این دو رویکرد باید کدام را انتخاب کند؟

مردم به دلیل گفتمان، منش و رویکرد آقای روحانی به ایشان رأی داده‌اند. آقای روحانی در میتینگ‌های انتخاباتی خود مسائلی را مطرح می‌کردند که مطالبه اصلی جامعه و نسل جدید است. در نتیجه مردم با علم و آگاهی از آقای روحانی حمایت کرده‌اند. اگر آقای روحانی از مواضع انتخاباتی خود عدول کند و مسیر دیگری جز مسیری که به مردم وعده داده است در پیش بگیرد نوعی فریب اجتماعی خواهد بود که سبب یأس و ناامیدی مردم خواهد شد.


 


به نظر من آقای روحانی تحت هیچ شرایطی از وعده‌هایی که به مردم داده عدول نخواهد کرد و تا آنجا که توانایی داشته باشد در مسیر تحقق مطالبات مردم حرکت خواهد کرد. آقای روحانی در چهار سال گذشته نیز تلاش کرد در یک مسیر عقلایی و منطقی حرکت کند و از مسیر اصلی خود خارج نشد. ایشان در بسیاری از مقاطع روی مواضع اصولی خود پافشاری کردند و در مقابل مخالفان عقب نشینی نکردند.


 


البته از این نکته نیز نباید به سادگی عبور کرد که فضای سیاسی فضای سیاه و سفید و صفر و صد نیست و بلکه فضای بده بستان، دوراندیشی و حساب و کتاب است. این وضعیت در چهار سال آینده نیز وجود خواهد داشت. اگر آقای روحانی به دنبال این است که جریان اصلاحات و جریان اعتدالگرا همچنان از ایشان حمایت کنند باید روی مواضع اصولی خود ایستادگی کند و مرعوب مخالفان دولت نشود.


 


متأسفانه در روزهای اخیر که آقای روحانی کابینه خود را به مجلس معرفی کرده بود برخی از اینکه ایشان در کابینه خود از وزیر زن استفاده نکرده بود انتقاد می‌کردند و خواستار تغییر رویکرد دولت در این زمینه بودند. به نظر من حضور یا عدم حضور زنان در کابینه نمی‌تواند ملاک موفقیت یا عدم موفقیت کابینه دوازدهم باشد.


 


از نظر شرعی و قانونی زنان و مردان در بسیاری از موارد و زمینه‌ها موقعیت برابر دارند. با این وجود آقای روحانی باید بدون در نظر گرفتن جنسیت به دنبال شایسته سالاری باشد و از بهترین افراد استفاده کند.


آیا مواضع آقای روحانی قبل و بعد از انتخابات دچار تغییر شد؟

ما باید این مسأله را بپذیریم که فضای انتخابات با فضای بعد از پایان انتخابات با هم متفاوت است. درفضای انتخاباتی به دلیل اینکه رقبا تلاش می‌کنند برنامه‌های خود را از دیگران بهتر نشان بدهند دست به اقداماتی می‌زنند که ممکن است علیه رقیب دیگر تمام شود.


 


در نتیجه رقبا تلاش می‌کنند برای عقب نماندن از فضای انتخاباتی مواضعی در پیش بگیرند که برای آنها جذب آرا داشته باشد. این در حالی است که وقتی انتخابات به پایان می‌رسد و یک نفر به عنوان منتخب ملت انتخاب می‌شود موظف است به مطالبات همه گروه‌ها سیاسی و اجتماعی پاسخ بدهد و رئیس جمهور همه مردم است.


 


در نتیجه در چنین شرایطی مواضع باید پخته‌تر و معقول‌تر باشد و منافع عموم مردم در نظر گرفته شود. به نظر من این وضعیت برای آقای روحانی نیز وجود داشته است. آقای روحانی در دوران انتخابات ریاست جمهوری کاندیدای یک جریان سیاسی بود. این در حالی است که پس از پیروزی در انتخابات ایشان رئیس جمهور همه مردم کشور هستند و به همین دلیل باید مواضع خود را تعدیل کنند.


 


در نتیجه برخی گمان می‌کنند مواضع آقای روحانی تغییر کرده است. این در حالی است که شرایط و مقضیات دوران انتخابات با دوران پس از انتخابات با هم متفاوت است. از سوی دیگر باید اجازه داد و عملکرد کابینه آقای روحانی را در زمینه‌های مختلف در چهار سال آینده در نظر گرفت. به نظر من هنوز برای قضاوت درباره عملکرد کابینه زود است و باید فرصت بیشتری به دولت در این زمینه داد.


دولت آقای روحانی اعلام کرده که تا پایان شهریور استانداران و فرمانداران جدید را معرفی خواهد کرد. به نظر شما دولت باید در این زمینه چه ضرورت‌هایی را در نظر بگیرد؟

متأسفانه در دولت یازدهم انتخاب استانداران و مدیران میانی دستگاه اجرایی به خوبی صورت نگرفت و یکی از انتقادات جدی که به دولت یازدهم وارد است همین مسأله است. شرایط به شکلی بود که برخی از استانداران که دولت برای برخی از استان‌ها انتخاب کرده بود با رضایت نیروهای بومی همراه نشدند و انتقاداتی در این زمینه وجود داشت.


 


دولت آقای روحانی باید این مسأله را مورد توجه قرار بدهد که مدیران میانی و پایینی به صورت مستقیم با مردم درارتباط هستند و یکی از مهم‌ترین ملاک‌های قضاوت مردم درباره دولت عملکرد قابل قبول مدیران میانی و پایینی دولت است.


 


به همین دلیل باید در انتخاب مدیران میانی دقت و توجه ویژه‌ای داشت. نکته دیگر اینکه در دولت یازدهم برخی از مدیران میانی از نظر فکری و سیاسی به جریان آقای احمدی‌نژاد نزدیک بودند و همین مسأله باعث نوعی دوگانگی در مدیریت اجرایی کشور از نظر فکری شده بود.


 


شرایط به شکلی بود که برخی از مدیران احمدی‌نژادی به دلیل فاصله فکری از دولت آقای روحانی در اجرای سیاست‌های دولت کارشکنی می‌کردند و یا اینکه این سیاست‌ها را به خوبی اجرا نمی‌کردند. در نتیجه این ضرورت در دولت دوازدهم وجود دارد که دولت آقای روحانی از نیروهای همفکر و همراه با دولت در مدیریت میانی دستگاه اجرایی کشور استفاده کند.


آقای روحانی مدعی تشکیل دولت فراجناحی هستند. دولت‌های فراجناحی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند؟ آیا بسترهای لازم برای تشکیل دولت فراجناحی در ایران وجود دارد؟

مسیر دولت آقای روحانی به سمتی است که زیر سیطره هیچ کدام از جریان‌های سیاسی قرار نداشته باشد. به نظر من این یک نکته مثبت در عملکرد دولت آقای روحانی است. هرچه مسئولان کشور از جریان‌های سیاسی و منافع آنها فاصله بگیرند و بیشتر به فکر منافع ملی باشند بیشتر به سود مردم و کشور است. آقای روحانی در انتخاب اعضای کابینه نیز تلاش کردند از افراد فراجناحی در کابینه خود استفاده کنند.


 


ما نباید انتظار داشته باشیم که تمام اعضای کابینه از جریان اصلاحات و جریان اعتدالگرا انتخاب شوند. آقای روحانی رئیس قوه مجریه کشور است و به همین دلیل باید با سایر نهادها در ارتباط باشد. اگر قرار باشد که همه اعضای دولت از جریان اصلاحات انتخاب شوند ارتباط و تعادل دولت با سایر قوا و نهادها بهم می‌خورد و یک رویکرد منطقی به وجود نمی‌آید.


 


نکته دیگر اینکه جریان اصلاحات باید انتظارات خود را از دولت آقای روحانی به صورت واقعگرایانه مطرح کند. بدون شک آقای روحانی رئیس دولت اصلاحات نیست و با ایشان متفاوت است. شاید اگر در شرایط کنونی رئیس دولت اصلاحات نیز رئیس جمهور بود همه اعضای خود را از جریان اصلاحات انتخاب نمی‌کرد و از جریان‌های دیگر نیز در کابینه استفاده می‌کرد. نکته دیگر اینکه مجلس شورای اسلامی نیز به‌رغم همراهی ظاهری در واقعیت با کابینه انتخابی آقای روحانی همراهی لازم را انجام نداد.


 


به عنوان نمونه مجلس به آقای بیطرف که از اصلاح‌طلبان شناخته شده کابینه معرفی شده بود رأی اعتماد نداد و یا درباره آقای حجتی که از وزرای کاربلد کابینه آقای روحانی بودند مجلس واکنش مناسبی از خود نشان نداد و با رأی پایین و شکننده‌ای به ایشان رأی اعتماد داد.


 


به نظر من جریان اصلاحات باید این نکته را در نظر داشته باشد که بالا بردن مطالبات از دولت آقای روحانی آب به آسیاب مخالفان کابینه ریختن است و به همین دلیل باید با نگاهی واقعگرایانه به چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی آقای روحانی در چهار سال آینده نگاه کرد.



گروه خبری پارس دان



میبدی یزدی: می‌خواهند قدرت مانور را از روحانی بگیرند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر