گروه ورزشی پارس دان
شوخی برنامههای تلویزیونی با ورزشکاران دردسرساز شد
این آیتم مدتهاست که به بخش جذاب برنامه ۹۰ تبدیل شده اما گاه شوخیهایی انجام میدهد که تبدیل به سوژه در فضای مجازی میشود و واکنشهایی را در پی دارد. در برنامه این هفته عادل فردوسیپور در بخشی از آیتم ۹۰ درجه با رسول خادم شوخی کرد و تصمیمات خودسرانه او در کشتی را زیر سوال برد.
در این آیتم، مجری جنجالی برنامه ۹۰ میزی را به نمایش گذاشت که همه افراد دور آن، رسول خادم، رییس فدراسیون و سرمربی تیمملی کشتی آزاد بودند و به او کنایه زد که تمام تصمیمات را خودش میگیرد. فردوسیپور در این باره گفت: «رسول خادم رییس فدراسیون کشتی خودش را به عنوان سرمربی تیم ملی کشتی آزاد ایران معرفی کرد. وی اینگونه به تماشاگران تلویزیونی القا کرد که اعضای شورای فنی کشتی آزاد هیچ گونه اختیاری از خود ندارند و این خادم است که هرگونه بخواهد در کشتی تصمیمگیری میکند».
فردوسیپور مرام کشتی را نمیداند
تصمیمات عجیب رسول خادم در هفته اخیر بارها سوژه رسانهها شده و به آن پرداختهاند اما شوخی با این موضوع در برنامه ۹۰ سبب شد تا برخی پیشکسوتان کشتی به شدت به فردوسیپور حمله کرده و علیه او موضع بگیرند. منصور برزگر، مربی پیشین تیمملی که یکی از حامیان اصلی رسول خادم است در این باره بیان کرد:«برنامه ۹۰ مختص به فوتبال است و مجری آن هیچ اطلاعی از مرام و مسلک کشتی ندارد. اینگونه اظهار نظر مجری این برنامه درباره شورای فنی که بزرگان کشتی در آن عضو هستند، نشان میدهد او نمیداند که چگونه باید درباره بزرگان ورزش صحبت کند». دارنده یک مدال طلا و دو نقره جهان و یک نقره المپیک مدعی شد:«او فکر میکند همه مثل خودش هستند که مافیا درست کنند. ما اگر میخواستیم بله قربانگو باشیم باید وزیر میشدیم.
کمظرفیتی، بلای جان ستارهها
به طور کلی در سالهای اخیر بارها چهرههای ورزشی به شوخیهایی که در صدا و سیما با آنها انجام میدهد واکنشهای تندی را نشان دادهاند هرچند که برخی از آنها نیز واکنشهای منطقی داشتهاند. کم شدن ظرفیت ورزشکاران و چهرههای معروف در فضای مجازی با شوخیهایی که انجام میشود ریشههای مختلفی دارد به عنوان مثال بسیاری از روانشناسان معتقدند دوستان نزدیک چهرههای ورزشی از عوامل مهمی هستند که روی رفتار آنها تاثیر میگذارند.
آنها با بزرگنمایی توانایی ورزشکاران، اجازه هرگونه انتقادی را از آنها میگیرند و تصور ورزشکاران را از خودشان بیشتر از چیزی که هست، بیان میکنند. همین موضوع سبب کاهش ظرفیت ورزشکاران میشود. در سوی دیگر البته برنامههایی که رویکرد استندآپ کمدی دارند به دلیل متنهای ضعیف و ناقص، به راحتی توهینهایی را به نام شوخی انجام میدهند و همین موضوع سبب واکنش ورزشکاران و پیشکسوتان ورزشی میشود. به هر ترتیب بررسی دلایل این ماجرا نیاز به واکاوی توسط کارشناسان دارد اما آنچه قطعی به نظر میرسد اینکه در تمام دنیا، ورزشکاران و چهرههای مهم به سوژه شوخی در برنامههای مختلف میشوند و به همین دلیل باید از ظرفیت نقدپذیری بیشتری نسبت به سایران برخوردار باشند.
در ستایش نقد
مهرشاد مرتضوی: طنز تعاریف زیادی دارد که «بیان واقعیت ها با زبانی شیرین و کنایی و گاهی اغراق آمیز» در بیشتر آنها مشترک است. اما در هیچ یک از این تعاریف نیامده «طنز، دقیق شدن روی یک فرد خاص به قصد تخریب و توهین او است». یعنی به جز در مواردی خاص و محدود، کسی با استفاده از طنز، اهداف شخصی یا انتقام جویانه را دنبال نمی کند. از این رو سوالی ذهن نگارنده را به خود مشغول می سازد؛ چرا واکنش به طنز، کنایه و شوخی در جامعه ما با چنین تحمل پایین و واکنش سریعی روبهرو می شود؟ مگر در سایر نقاط دنیا، سیاستمداران، مسئولان ملی و دولتی، هنرمندان و ورزشکاران دستمایه طنز و شوخی قرار نمی گیرند؟ پس چرا چنین برخوردهایی فقط از ما سر می زند؟ چرا هر جا اسمی از شخصی برده می شود یا باید در ستایش او باشد یا با شکایت قضاییاش مواجه شود؟ طنز به کنار، چرا کوچکترین اعتراضی به عملکرد یک قشر خاص، با واکنشی سریع و خشمگین از سوی آن دسته روبهرو می شود؟ به بهانه تسری این شکایت ها به جامعه ورزش (از جمله ماجرای سردار آزمون و برنامه ویدیوچک یا خادم و برنامه ۹۰) و پایین آمدن سعه صدر ورزشیها مانند سایر بخش ها، راهکارهای مختلف واکنش به اصحاب ورزش کشور را مرور می کنیم.راه اول، اشاره مستقیم و جدی است که توسط متخصصان، اصحاب رسانه و ورزشی نویسان انجام می شود. همانطور که پیشتر ذکر شد، پایین آمدن سعه صدر مسئولان و فعالان عرصه ورزش موجب می شود تا هر نقدی با شکایت، اعتراض کتبی و نامه نگاری یا در بهترین حالت، متهم شدن به بی سوادی و غیرمتخصص بودن مواجه شود؛ طنز تلخ روزگار آنکه برخی مسئولان رده بالای ورزشی، خودشان هم تخصص چندانی در این زمینه ندارند!راه دوم، لطیف کردن موضوع و بیان انتقادات به زبان طنز و کنایه است. این مسیر نیز که این اواخر گستردگی و اقبال عمومی بیشتری پیدا کرده، باز هم با مشکل راه اول مواجه میشود و هر جا انتقادی از کسی مطرح شود، فرد مورد نقد سریع شمشیر خشم برمیکشد و به بهانه «توهین و هتاکی» منتقد و مخالف را از دم تیغ می گذراند.چنین موضع تندی در برابر انتقاد و به اصطلاح، بایکوت رسانههای منتقد، نتیجهاش کنارگذاشته شدن خود آنها توسط رسانه است زیرا وظیفه رسانه، پوشش ضعف ها نیز هست و هیچ رسانه مستقل و منصفی حاضر نخواهد شد فقط در مدح یک شخص یا دپارتمان خاص قلم بزند. این انزوا، به معنای فاصله گرفتن رسانه از مسئولان و در نتیجه فاصله گرفتن مردم از مسئولانی است که از برج عاج پایین نمی آیند و صدای منتقدان خود که در جهت اصلاح اشتباهات و پیشرفت ورزش کشور نقد می کنند را نمی شنوند. حاصل نهایی همه اینها، بی تفاوت شدن مردم، رسانه ها و مسئولان به یکدیگر و فاصله گرفتن و جزیره ای شدن جامعه (در اینجا جامعه ورزش) است. با کمی نقدپذیری و برداشتن حصارهای اطراف خودمان، جلوی تنهایی و فراموش شدنمان را بگیریم.
پیوست: این یادداشت بین طنز و توهین مرز قایل می شود و توهین را به هیچ بهانه ای قابل توجیه نمی داند.
شوخی برنامههای تلویزیونی با ورزشکاران دردسرساز شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر