۱۳۹۶ اسفند ۹, چهارشنبه

اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!



تیم فرهنگ و هنر پارس دان

اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!



خبرگزاری مهر – شراره داودی: در اتاق‌ها که باز می‌شود، بوی کاغذهای کهنه و کاهی‌ست که توی صورتمان می‌خورد. اتاق‌هایی ساکت که بیشتر ترغیب‌مان می‌کند در میان قفسه کتاب‌ها راه برویم، قدم از قدم که برمی‌داریم درست مانند این است که در میان تاریخ راه می‌رویم و هرکدام از آن کاغذها حرفی متفاوت برای گفتن دارند. اتاق‌هایی با قفسه‌های بلند و پر از کتاب که هر کدام نشانی از تاریخ را بر خود دارند؛ اینجا قفسه کتاب‌ها آنقدر بلند است که هرکدام نردبانی برای رسیدن به ردیف آخر می‌خواهند. اینجا کتاب‌ها از دل تاریخ بیرون آمده‌اند، از دست‌نوشته‌های قرن‌های ۵ و ۶ تا نسخه‌های چاپی قرن‌های ۱۶ و ۱۷. اینجا از مغازه‌های لوکس‌فروشی هم خطرناک‌تر است که اگر یکی از این کتاب‌های قدیمی آسیب ببیند، با هیچ پولی نمی‌توان آن را جبران کرد.


اینجا حال و هوای همه‌چیز در نام‌ها و کاغذهای کتاب خلاصه می‌شود، اینجا کتابخانه است؛ کتابخانه دانشگاه تهران.


اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!


تالار ایران‌شناسی


کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران از بخش‌ها و تالارهای مختلفی تشکیل شده که شاید یکی از بخش‌های جذاب و متفاوت آن «رشیدالدین فضاالله همدانی» یا تالار ایران‌شناسی باشد. جایی که به گفته مسئولان آن در حدود ۳۰ هزار کتاب که در ارتباط با ایران هستند، گردآوری شده؛ کتاب‌هایی درباره اشخاص، جغرافیا، زبان، فرهنگ، معماری و قوم‌های ایرانی بوده. در این تالار کتاب‌هایی که به زبان‌های دیگر درباره ایران نوشته شده‌اند را نیز می‌توان پیدا کرد.


کتاب‌هایی این تالار را کسی نمی‌تواند از کتاب‌خانه خارج کند و هر کسی که بخواهد از آن‌ها استفاده کند، باید به تالار سر بزند و روی میزهای همانجا بنشیند. تالار ایرانشناسی پر از تابلوهای عکسی از نام‌آشناهای فرهنگ و ادب کشور است. از پروین اعتصامی، ایرج افشار، محمدتقی بهار تا کمال‌الملک و محمدعلی مدرس تبریزی را می‌توان روی دیوارها دید.


اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!


کتاب اهدا کنیم


قبل از ورود به تالار کتاب‌های نفیس چشم‌مان به راهرویی پر از کتاب‌های دسته‌بندی شده می‌افتد. دو طرف راهرو پر از دسته‌های ۵ یا ۶ تایی از کتابهایی است که با طناب بسته شده‌اند و جواب سوال مان که این‌ها چرا اینجا هستند، این است که «کتاب‌ها قبل از اینکه در به بخش‌های مختلف کتابخانه بروند، اینجا تفکیک می‌شوند و حالا هم به این دلیل زیاد هستند که دو نفر کتاب‌های‌شان را به کتاب‌خانه اهدا کرده‌اند و حالا باید بررسی شوند و به قسمت‌های مربوطه بروند.»


تعداد کتاب‌ها زیاد هستند و در میان آن‌ها نسخه‌هایی دیده می‌شوند که احتمال می‌رود چند نسخه از آن‌ها در همین کتابخانه دانشگاه تهران موجود باشد، خیلی از کتابخانه‌هایی که در شهرستان هستند و بودجه برای خرید کتاب‌های جدید ندارند، بخشیده می‌شوند. قسمتی که این بررسی‌ها اتفاق می‌افتد را فراهم‌آوری می‌گویند.


البته هرکسی می‌تواند به این کتابخانه کتاب اهدا کند و خیلی از دانشجوها هستند که کتاب‌های‌شان را به کتابخانه می‌دهند. در مواردی اتفاق می‌افتد که که همه کتاب‌های یک مجموعه را به کتابخانه می‌دهند و حتی ممکن است همان کتاب‌ها را هم داشته باشند، اما خیلی اتفاق می‌افتد که نسخه‌های کمیابی از یک کتاب در اختیار کتابخانه قرار می‌گیرد که برای نسخه دوم آن‌ها را در کتابخانه نگه می‌دارند.


اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!


تالار نفیس


نسخه‌های خطی و کلا نسخه‌های خاص را در این تالار می‌توان پیدا کرد. کتاب‌ها اصلا بیرون نمی‌روند ولی می‌توانند بازدید کنند. کتاب‌هایی که خیلی خاص هستند و حتی با یک‌بار ورق زدن ممکن است از بین بروند را نسخه اینترنتی کرده‌اند و در اختیار کسانی‌که لازم دارند قرار می‌دهند.


قدیمی‌ترین کتاب چاپی «تحلیل اصول اقلیدس» از خواجه نصیرالدین طوسی که سال ۱۵۹۷میلادی در رُم منتشر شده است. قدیمی‌ترین نسخه خطی که در کتابخانه دانشگاه تهران می‌توان پیدا کرد مربوط به قرن ۵ قمری است. این نسخه‌ها هم از نوع خریداری شده هستند و هم اینکه به کتابخانه اهدا شده‌اند. کتاب‌های چاپی قدیمی را در قفسههای شیشه‌ای ایستاده می‌توان دید. کتابچه‌های کوچک‌تری که همان دفترچه‌های قدیمی است.


اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!


طبقه دوم و تالارهای کتابخوانی


کتابخانه دانشگاه ۱۰ طبقه است. طبقه سوم مخزن کتاب‌هاست. تالار ابوریحان بیرونی یا تالار ادبیات و علوم انسانی از تالارهای خیلی ساکت کتابخانه بود، سالن پر از دانشجوها و اعضایی بود که برای مطالعه نشسته بودند و حضور ما در آن سکوت ترسناک کمی عجیب به نظر می‌رسید! اما نکته جالبی که درباره افرادی که در سالن نشسته بودند، وجود داشت، این بود که تقریبا ۹۰ درصد از آن‌هایی که در سالن مطالعه و در سکوت نشسته بودند با لپ‌تاپ‌های خودشان کار می‌کردند و کتابی در دستشان نبود!


اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!


ساختمانی منحصربفرد برای کتاب


محمّدمهدی خسرویان که خودش دانشگاه تهرانی است و سال ۷۵ در دانشگاه و رشته ادبیات فارسی قبول می‌شود، از مشتری‌های پر و پا قرص کتابخانه بوده است و حالا معاون اداری- مالی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است. ما مهمان او شده‌ایم تا برای‌مان از حال و روز این کتابخانه مهم دانشگاهی کشور بگوید:


«کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران بزرگترین و غنی‌ترین کتابخانه دانشگاهی در ایران است که دانشجویان دانشگاه تهران، علوم پزشکی و دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها و محققان و پژوهشگران از سراسر کشور از امکانات آن استفاده می‌کنند.


این کتابخانه اول مهر ۱۳۵۰ توسط استاد مرحوم ایرج افشار که اولین رئیس کتابخانه هم بود و ۱۴ سال ریاست کرده بود، تاسیس و افتتاح می‌شود. البته کلنگ‌زنی ساختمان کتابخانه مرکزی سال ۱۳۴۳ شروع می‌شود و هفت سال ساخت آن زمان می‌برد. معمار اصلی ساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران آندره گدار معمار صاحب نام و سرشناس فرانسوی است.


معماری و ساختمان این کتابخانه در زمان خودش بسیار خاص و پیشرو بوده، پیش‌بینی سالن های مطالعه ، سیستم اطفای حریق برای مخازن، پیش بینی مخازن کتابها و …، که در آن زمان در کمتر ساختمانی این پیش بینی ها وجود داشته است. همچنین این ساختمان از نظر معماری و استحکام سازه نیز بینظیر بوده است. نکته جالب توجه درباره کتابخانه این است که مدیرانی که ریاست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران را بر عهده داشتند بیشتر از رشته ادبیات و علوم انسانی بوده‌اند.


باید بگویم که بیش از ۱۷ هزار نسخه خطی در این کتابخانه نگهداری می‌شود. از سال ۱۳۴۹ تمامی نسخه‌های خطی که در دانشگاه تهران بود و در دانشکده‌های دیگر نگهداری می‌شده، به ساختمان مرکزی کتابخانه می‌آید تا شرایط نگهداری آن‌ها یکسان باشد. البته نگرانی از وارد شدن آسیب به این نسخ وجود دارد. و شاید بتوان گفت یکی از ضعف‌های کتابخانه مرکزی در حال حاضر این است که برای نگهداری از نسخ خطی و پایش شرایط محیطی از نظر سرما و گرما شرایط مطلوب و خوبی را نداریم. ۵۵ هزار نفر عضو ثبت شده داریم که همین رقم در میان کتابخانه‌های دانشگاهی رقم بسیار بزرگی است. عضویت آزاد هم داریم و اعضای آزادی که خارج از دانشگاه هستند نیز با در نظر گرفتن شرایطی و پرداخت حق عضویت مختصری می‌توانند از امکانات و منابع کتابخانه استفاده کنند، چون در برخی موارد کتاب‌ها و منابعی در اختیار ماست که حتی کتابخانه ملی هم این منابع را ندارد.»


اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!


گنجینه خطی ارزشمند و منحصربفردی داریم


«چند نسخه خطی مهم و منحصر بفرد در این مجموعه داریم، نسخه ارزشمند خمسه نظامی، نمونه منحصر بفردی از شاهنامه فردوسی، نسخه خطی وندیداد، نسخه خطی ذخیره خوارزمشاهی، مسالک و ممالک و یک نسخه ارزشمند هم درباره توپ سازی و نحوه ساخت ابزار الات جنگی هم داریم، که برخی از اینها ثبت حافظه جهانی هم شده‌اند. در این میان قدیمی‌ترین نسخه خطی موجود در این کتابخانه با نام مجمل اللغه از ابوالحسین احمدبن فارس رازی قزوینی معروف به ابن فارس است که سال کتابت نسخه موجود به ۴۷۹ قمری برمی‌گردد.


همچنین آقای ایرج افشار به همراه استاد مهدوی ارزیاب نسخ خطی کتابخانه دانشگاه تهران بودند و اگر دانشگاه می‌خواست برای خرید یک نسخه خطی اقدام و هزینه کند، ما حتما می بایست تائید آقای افشار و مهدوی را می‌گرفتیم.


یکی از اتفاق‌های خوبی که در زمان ریاست ایشان افتاد، پیگیری انتقال چهار هزار میکروفیلم از نسخ خطی موجود در کتابخانه های ترکیه به ایران بود. آقای مجتبی مینوی از سوی کتابخانه مرکزی دانشگاه مامور می شود تا به ترکیه برود و با سختی و مشقات بسیار این تعداد از میکروفیلمهای ارزشمند را که هیچ نسخه دیگری از آن ها در کشور نبوده است را به کتابخانه مرکزی دانشگاه می آورد و گنجینه نسخ خطی کتابخانه را پربارتر و غنی تر می سازد.»


اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!


شب‌های امتحان سرمان شلوغ می‌شود


«حجم مراجعین به کتابخانه مرکزی خیلی زیاد است. دانشجویان دانشگاه تهران، علوم پزشکی، محققان و پژوهشگران آزاد و اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاه و غیره… به هر حال این کتابخانه برای همان تعداد دانشجوی آن سال‌ها ساخته شده بود. با اینکه امروز هم ما پاسخگوی نیاز دانشجویان هستیم، مخصوصا در فصل امتحانات که یکی از زمان‌های شلوغ استفاده از کتابخانه است. در ماه‌های آخر سال هم امتحان‌های آمادگی کنکور ارشد و دکتری را داریم که خودش دلیلی برای شلوغی کتابخانه است.»


اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!


آتش‌سوزی؛ بزرگترین دغدغه و نگرانی ما


«بعد از آتش سوزی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران ما هم نگرانی زیادی از این موضوع پیدا کردیم. متاسفانه ساختمان کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد امروزه نه سیستم اطفای حریق و نه حتی اعلام حریق دارد که با توجه به شرایط کتابخانه و وجود منابع ارزشمند و منحصر بفرد در این کتابخانه، این موضوع خیلی حیاتی و مهم است و به نظر می‌رسد باید مدیران و مسئولان دانشگاه نگاه خاص و ویژه ای به مجموعه ما داشته باشند تا بتوانیم با کمک و همراهی آنها برخی از مسائل و مشکلات موجود در کتابخانه را برطرف کنیم.»


اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!


تیراژ پایین کتاب گریبان کتابخانه‌ها را می‌گیرد


«کتابخانه منبع درآمد آنچنانی ندارد و ما بیشتر سرویس‌دهنده به دانشجو هستیم. با این‌حال ما جزو کتابخانه‌های شاخص در کشور هستیم. یکی از ملاک‌های ارزیابی کتابخانه‌های معتبر در جهان تعداد نسخه‌های خطی آن‌هاست. از همین رو کتابخانه دانشگاه تهران با در اختیار داشتن ۱۷ هزار نسخه خطی در رده چهارم یا پنجم کتابخانه‌های کشور قرار می‌گیرد. گنجینه‌ ارزشمند و منحصربفردی که ما داریم شاید با هیچ رقم ریالی و مادی قابل محاسبه و ارزش گذاری نباشد، و نسخه‌هایی داریم که واقعا نمی‌توان روی آن قیمت گذاشت.


متاسفانه شرایط بودجه و اعتبارات مالی به شکلی است که ما حتی نمی‌توانیم برای خرید کتاب‌های جدید بازار نشر هزینه کنیم. طبق قانون واسپاری وزارت ارشاد قانونی وجود دارد که همه ناشرانی که کتاب‌هایی بالای دو هزار نسخه تیراژ در سطح کشور دارند، حتما می بایست یک نسخه از آن کتاب را به کتابخانه مرکزی بدهند، اما مشکلی که امروزه با آن مواجه هستیم این است که با توجه به شرایط اقتصادی کشور، تیراژ کتاب‌ها به کمتر از ۱۰۰ نسخه هم رسیده است!»


اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!


اهدا کننده‌های مهم به کتابخانه دانشگاه تهران


«در همه این سال‌ها افراد مختلفی به کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد کتاب اهدا کرده‌اند که می‌توان به نام‌های سید محمد مشکوه، حسنعلی غفاری، یحیی مهدوی، خاندان سعید نفیسی، خاندان شیخ علی اردکانی، سیدمحمدعلی جمالزاده، ناصر کاتوزیان، حافظ فرمانفرمائیان، منوچهر اقبال، آیت الله محمدی گیلانی، غلامرضا علی بابایی و رجبعلی لعل خمسه اشاره کرد. البته دولت‌های زیادی هم کتاب‌هایی را به این کتابخانه اهدا کرده‌اند که ازآن جمله می‌توان به دولت پادشاهی هند، جمهوری سوسیالیستی لهستان وقت، امپراتوری ژاپن، اتحاد جماهیر شوروی وقت، دانشگاه اسکندریه مصر و دانشگاه کابل افغانستان اشاره کرد.»


اهدای کتاب را یاد بگیریم


«متاسفانه در کشور ما بحث فرهنگ‌سازی اهدای کتاب اتفاق نیفتاده و در مواردی بعد از اینکه فردی از دنیا می‌رود، وارث کتاب‌های او را در میدان انقلاب به چوب حراج می‌زند و با مبالغ خیلی پایین می‌فروشد و حتی در مورادی این کتاب‌ها بصورت کیلویی به فروش می‌رسد! در صورتیکه در برخی موارد میان آن‌ها گنجینه‌هایی یافت می‌شود که حتی در کتابخانه ملی هم نسخه‌ای از آن‌ها یافت نمی‌شود.» من از همینجا از تمامی مردم عزیز می خواهم کتابها و مجموعه هایی که در منزل بلااستفاده است را به مجموعه کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران هدیه کنند تا شرایط استفاده از این کتابها و منابع برای دانشجویان دانشگاه تهران و همچنین سایر محققین و پژوهشگران از سراسر کشور بیش از پیش فراهم گردد.





اینجا بوی خوش کتاب می‌پیچد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر