تیم فرهنگ و هنر پارس دان
انیمیشن «فردیناند»؛ رقیب مهربان در مسابقات گاوبازی
در عین حال بین یک فیلم کوتاه ۷ دقیقهای که سالها پیش توسط والتدیسنی شکل گرفت و فیلم ۱۰۸ دقیقهای فعلی تفاوتها بسیار است و فیلمی که اینک با کارگردانی کارلوس ساندانیای برزیلی (با سابقه ساخت فیلم مطرح «ریو») ساخته و ارائه شده، برخی محدودیتها و الزامهای خاص خود را دارد و حتی در زمینه فروش هم پشت سر «کوکو» قرار میگیرد که دیگر محصول کمپانی دیسنی (و همچنین پیکسار) است و تقریباً همزمان با «فردیناند» به نمایش درآمده و با تم مکزیکی خود سود بسیار بیشتری را کسب کرده است. همه اینها به سبب کم ارزش بودن احتمالی «فردیناند» نیست و در سالی که کارتونهای جدید استودیوهای غربی فروش و اقبال کمتری در قیاس با دوران طلایی ۳۰ سال اخیر خود داشتهاند، فردیناند از داستان و روابطی بهره میگیرد که گرم و سرشار از احساس است و صداقت خود را پیوسته به نمایش میگذارد.
تعهد به اصل داستان
بلواسکای شریک فاکس در تولید «فردیناند» در انیمیشن قبلیاش که کاری بود به نام «هورتون صدای یک فرد را میشنود» مرتکب این اشتباه آشکار و مضر شده بود که بهجای حفظ و ترسیم داستان اصلی سلایق خود را در اولویت قرار داده و یک چیز ترکیبی بیسامان را ارائه کرده بود، ولی در مورد «فردیناند» این کار را انجام نداده است. بر این اساس، اصل کتاب داستان مونرو لیف و بخصوص بخشهای ابتدایی و انتهایی در این نسخه سینمایی محترم شمرده و ترسیم شده است و حتی در قسمتهای میانی نیز تعهد به اصل داستان محسوس است ولی در کنار آن تصورات و گرایشهای سینمایی کارلوس ساندانیا و همکارانش هم لحاظ و ارائه شده است. از قضا همین قسمتهای میانی و ارتباط دهنده شروع و پایان فیلم از رضایت بارترین بخشهای فیلم است و این امر به لطف وجود کاراکترهایی گرم و پرشور و انسانی فراهم آمده است و حضور موجوداتی که هرچند کاراکترهای درجه دوم داستان تلقی شدهاند اما از کاراکترهای اصلی چیزی کم ندارند.
وقتی چهره اصلی میآید
۳۰ دقیقه پس از شروع «فردیناند» است که کاراکتر لوپ (با صدای کیت مک کینان) وارد ماجرا میشود و این ورود به لحاظ اهمیت شبیه به ورودی است که مثلاً کاراکتر جنی در انیمیشن «علاءالدین» یا «دوری» در کارتون «پیدا کردن نمو» داشتند. لوپ بواقع یکی از آن کاراکترهای به اصطلاح دوم و سوم است که صحنه را از نقش اولیها میرباید و تبدیل به ستاره فیلم میشود. لوپ یک بز است که او را «بزآرام» صدا میزنند اما هرچیزی هست الا موجودی آرام. لوپ شبیه به موجودی متحیر و مثلاً یک مربی بوکس قدیمی است که پساز سالها هدایت مشتزنان متوسط ناگهان راهبر یک بوکسور برجسته دسته سنگین وزن شده باشد.
فقط در پی صلح
البته همان طور که قبلاً آمد، فردیناند هیچ علاقهای به شرکت در مبارزات خصمانه و رقابتهای گاوبازی ندارد و از قلب و روح این ستیزهجوییها گریزان است و نمونههای او در کارتونهای دیگری مثل «اژدهای ناراضی» و «داستان کوسه» مشاهده شده بود. موجوداتی که بهجای مبارزه با رقبا و ستیزههای فیزیکی شدید دوست دارند در طبیعت بگردند و گلها را بو کنند و بواقع از هر چیز دیگری که گاوهای خشمگین مسابقهای انجام میدهند، رویگردانند. در حالی که پدر فردیناند از انتخاب شدن برای حضور در مسابقات گاوبازی لذت میبرده است. خود او با طبع آراماش فقط در پی صلح است و در بزرگسالی هم (که تأمین صدای او در این صحنههای فیلم برعهده جان سنا میافتد) روحیاتش را حفظ کرده و در عینحال وقتی صحبت از عزم راسخ به میان میآید، از هیچکس دیگری عقب نیست.
آیینهای درست
مسیر داستان به ما میگوید که روش و راه انتخابی فردیناند غلط نیست زیرا هر گاو مسابقه دیگری در نهایت با مرگی خونبار به نقطه پایانی زندگیاش میرسد و هرچه که پیشتر روحیه بیش از حد ظریف فردیناند بهنظر میرسید، تبدیل به آیین عاقلانه و درست زندگی میشود. در همه حال هیکل بیش از حد بزرگ فردیناند یک وجه ثابت از ماجراهای این فیلم است و منجمله در قسمتهای اولیه فیلم که فردیناند از میدان مبارزاتی معروف کاسا دلتورو فرار میکند و به زنی به نام نینا پناه میبرد و در آن دوران هر چقدر که فردیناند بزرگتر و فربهتر میشود، نینا تکان نمیخورد و همانی است که قبلاً بود. نقطه اوج داستان زمانی است که فردیناند بیشتر در مقام قیاس با سایر گاوها قرار میگیرد یا با اسبهای گرانقیمت مستقر در یکی از اصطبلهای اطراف مقایسه میشود و یکی از آنها اسبی است که اهل نمایش و خودنمایی است و فلولا بورگ کمدین آلمانی بهجای او صحبت میکند. در قیاس با تمامی آنها فردیناند قهرمان تکرویی است که شهامت انجام کارها را البته به روشی دارد که خودش مناسب و انسانی میانگارد. سازندگان فیلم نیز هیچگاه فراموش نکردهاند که محصول هنریشان در نهایت یک کار کارتونی است و در نتیجه نه شعارهای بزرگ میدهند و نه درفضای اشتباه و حماقت باری غرق میشوند که بعضی کارتونهای دیگر گرفتار آن هستند.
مشخصات فیلم
- عنوان: «فردیناند»
- محصول: شرکتهای فاکس و بلواسکای
- تهیهکنندگان: بروس اندرسون، جان دیویس، لوری فورت و کریس وج
- سناریستها: رابرت البیرد، تیم فدرلی و بادکوپ لند، براساس کتاب داستان مصوری از مونرو لیف
- کارگردان: کارلوس سالدانیا
- تدوینگر: هری هیتنر
- موسیقی متن: جان پاول
- طول مدت: ۱۰۸ دقیقه
- صدا پیشهها: جان سنا، کیت مک کینان، جینا رودیگز، داوید دیگز، گابریل ایگلسیاس، بابی کاناواله، دیوید تنانت، آنتونی اندرسون، فلولا بورگ و سالی فیلیپس
انیمیشن «فردیناند»؛ رقیب مهربان در مسابقات گاوبازی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر