گروه خبری پارس دان
زنان به مثابه اقلیت در سطوح مختلف مدیریتی
ثمینا رستگاری در روزنامه اعتماد نوشت: سال ۴٢ امام با حق رای زنان مخالف بود، دلیل مخالفتش جنس زنان نبود بلکه اعتراض به سیستمی بود که به گفته وی «مردان هم حق رای نداشتند»؛ سال ۵٧ امام نگذاشت حق رای زنان مورد بحث و سوال و تردید قرار بگیرد.
زنها همانطور که در صف اول نهضت بودند باید حق رای داشته باشند. این جمله امام جلوی مفتوح شدن پروندهای را گرفت که اگر باز میشد سالهای سال طول میکشید تا در کشاکش آرای سنت و تجدد به سرانجامی برسد. زنان در نظام جمهوری اسلامی حق رای گرفتند. والسلام.
این آغاز یک راه بود. زنان در صف اول اصلاحات هم بودند اما رییس اصلاحات نخواست «ریسک» کند و وزیر زن انتخاب کند، زنها در پیروزی اعتدال هم سهامداری مهم بودند اما همچنان وزیر شدن زنان مخالفان قدری دارد. با این همه وقتی سطح بحث را میبریم به اینکه از زنها به قدر یک عدد حرف میزنیم و میگوییم در کابینه، مجلس و شورای مرکزی یک حزب سهم زنان چند عدد است یک جای ذهنمان فکر میکنیم که این چه حرفی است که میزنیم.
انگار خودمان هم می دانیم که در حال صحبت کردن درباره یک امر فرمالیتهایم.سقف خواستههایمان شده اینکه در عکسهای یادگاری ٢٠٠ نماینده مرد، ۵ نماینده خانم هم نشسته باشند یا اینکه رییسجمهور چند مشاور زن هم منصوب کند که خوب میدانیم بدون امضای مردان کاری از پیش نمیبرند. اما بیایید در مقابل این وسوسه مقاومت کنیم. معنای ورود زنان به سطوح کلان مدیریت در این کشور فراتر از یک سهمخواهی پیش پا افتاده است.
زنان فارغ از اینکه با چه نیتی به بازی راه داده شدهاند -کسانی دنبال ژست و پز روشنفکری بودهاند یا مجبور شدهاند یا هر چیز دیگری- وارد فضایی شدهاند که اساسا و عمیقا مردانه است. آنها پا در کوره راهی گذاشتهاند که، هر قدمش یک سختی کمین کرده است. میشود مثل مورد مینو خالقی با انتشار عکسی در یک جایی از ادامه راه بازشان داشت؛ تهمتی، حرفی، حدیثی، قصهای برایشان ساخت تا پایشان بلغزد و از دور خارج شوند. باید ایدهها و دستوراتشان را مردانی اجرا کنند که به داشتن رییس زن عادت ندارند.
باید سیاست را از راهروها و زیرزمینها و پستوهای مردانه خارج کنند تا بتوانند در آن نقش ایفا کنند وگرنه همیشه محکومند قربانی لابیها باشند. چند وقت پیش الهه کولایی گفته بود برای شهردار شدن باید لابی میکردم، کاری که آقایان در آن خبرهاند. درواقع زنها باید در میدانی مسابقه بدهند که برای رقابتهای مردانه ساختهشده است. ورود زنان به این میدان در ایران یک اتفاق است؛ اتفاقی که باید به آن آگاه بود و جلوی پیشپاافتاده شدنش را گرفت. باید نسبت به مخاطراتش هشدار داد و از آن مراقبت کرد.
واقعیت این است که تاریخ و سنت ما را مردان هم نوشتهاند و هم ساختهاند. آنها جنگیدهاند، دیوار و زندان ساختهاند و البته بندها گسستهاند و آزادی و رهایی هم بخشیدهاند. میراث فکری ما میراثی است که از مردها به ما رسیده است، خوب یا بدش دستمایه جدالهایی است که کم خریدار ندارد اما حرف امروز ما درباره «قدر مطلق» این میراث است، درباره دیوار ستبر و ضخیمی است که در آن ترکی ایجادشده، ترکی که میتواند کل دیوار را از هم بشکافد.
فهم اندازه این ترک مهم است. سالها ممکن است تنها زنانی که به صفت پدر، برادر یا شوهرشان معرفه شدهاند به میدان رقابت راه داده شوند، سالیان سال ممکن است بگذرد و با عکس و تهمت و افترایی، زنانی از میدان به در شوند اما مهم این است که ترک ایجادشده است. جلوی پوشاندن این ترک را باید بگیریم.
گروه خبری پارس دان
زنان به مثابه اقلیت در سطوح مختلف مدیریتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر