گروه خبری پارس دان
چرا در کشور ما سیاست بر فرهنگ ارجحیت دارد؟
روزنامه همدلی: ما فرهنگ پرقدمت خود را فروختیم و از دست دادیم و سیاست و سیاستبازی را خریدیم و در این دادوستد، هم حکومت زیان کرد و هم مردم زیان کردند و این برای ما سنگین و گران بود. در کشور ما با اینکه فرهنگ و دانش، هزاران سال قدمت دارد و سیاست مدون شاید قدمت آن به سه قرن نرسد، ولی هماکنون سیاست، فرهنگزدگی و سیاستبازی بر فرهنگ و هنر و دانش غلبه کرده است و سایه شوم سیاست گسترده شده است و در این مورد که چرا چنین اتفاقی افتاده است، نکات زیر قابل توجه است.
۱- در ابتدا بهتر است به تعریف فرهنگ و سیاست بپردازیم. فرهنگ عبارت است از انتقال مجموعه ارزشهای معنوی در دورههای مختلف، از نسلی به نسل دیگر. فرهنگ اعم است از هنر، موسیقی، شعر، نویسندگی، کتاب و غیره. و در تعریف سیاست میتوان گفت: عبارت است از تدبیر و مدیریت ابعاد مختلف یک کشور، بهوسیله هیات حاکمه.
۲- یک دانشمند و پژوهشگر اروپایی میگوید، سیاستمداران مهمانان تاریخند و فرهنگیان و هنرمندان میزبانان تاریخ. اگر دقت کنیم و در کشور به پژوهش بپردازیم و تاریخ را بررسی کنیم، خواهیم دید که دانشمندان و شاعران بعد از قرنها هنوز آثار و اسم و رسمشان بر سر زبانها است؛ مانند حافظ، سعدی، امام محمد غزالی و غیره. در حالی که سیاستمداران بسیاری بودهاند که هیچ اسم و رسمی از آنها در کشور باقی نمانده است.
اگر کسانی مانند امیرکبیر، قائممقام فراهانی، فرخی یزدی و میرزاده عشقی دستی در سیاست داشتند و اسمی و اثری از آنها برجای مانده است، بهخاطر وجهه فرهنگی و علمی آنها بوده است نه بهخاطر وجهه سیاسی آنها. پرواضح است که فرهنگها همیشه ماندگار و پایدار است و سیاستها مانند سایهها هستند و مدتی طولانی دوام نخواهند آورد.
۳- سیاست بسیار سست و سیاستمداران ناپایدار هستند؛ به همین سبب سهراب سپهری گفته است:
من قطاری دیدم که فقه میبرد و چه سنگین میرفت (چون فقه و فقاهت یک مقوله فرهنگی است)،
من قطاری دیدم که سیاست میبرد و چه خالی میرفت (سیاست یک مقوله پوچ و بیمحتوا است که خیلی زود، جای خود را به سیاستی دیگر خواهد داد).
۴- فرهنگ یک جامعه روح و روان آن جامعه است و یک جامعه بدون اینکه فرهنگ غنی و با قدمت داشته باشد، نمیتواند جامعهای مطلوب و در حال پیشرفت باشد. در حالی که سیاست یک مقوله مجازی است که دولتمردان به ابداع آن میپردازند که متاسفانه در کشور ما کسانی که ادعای سیاستمداری میکنند، حتی گاهی الفبای سیاسی را نیز نمیدانند.
یکی از اساتید برجسته دانشگاه میگفت من بهعنوان یک پژوهشگر به ۱۱۲ کشور جهان سفر کردهام و درباره جامعه و سیاست حاکم بر آن کشورها تحقیق کردهام ولی هنوز الفبای سیاست را درست یاد نگرفتهام. در کشور ما فرهنگ قدمت دیرینهای دارد که شاید به هزار سال برسد.
از دل این فرهنگ، دانشمندان، شاعران، هنرمندان، نویسندگان و علمای بزرگی بیرون آمدهاند ولیکن قدمت سیاست شاید به سه قرن نرسد و سیاست مدون و تدبیرشده، از زمان میرزا قائم مقام فراهانی، نخستوزیر محمدشاه شروع شده است و متاسفانه هنوز در کشور ما سیاست نهادینه نشده است؛ و یک نوع سیاست که مجازی است و افراد با آن، کشور را اداره میکنند و سایه شوم این سیاستزدگی بر جامعه و فرهنگ افکنده شده است و دولتمردان و مردم جامعه به سیاستزدگی روی آوردهاند و بدون اینکه به فرهنگ ایرانی و اسلامی اعتنایی بکنند، از کنار آن میگذرند.
۵- متاسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و آموزش عالی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای فرهنگ عمومی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و حوزههای علمیه و غیره که متولیان فرهنگ این مرز و بوم هستند، آنقدر سیاستزده شدهاند و آنقدر در مسائل سیاسی غرق شدهاند که فرهنگ در حاشیه قرار گرفته است و مردم کوچه و بازار نیز تحت تاثیر این سیاستزدگی قرار گرفته و فرهنگ معاشرت، فرهنگ رانندگی، فرهنگ گذشت و ایثار، فرهنگ کار تیمی و همکاری جمعی و غیره جای خود را به نابههنجاری داده است.
و هر روز بر معضلات اجتماعی و فرهنگی جامعه افزوده میشود و این متولیان، بیتفاوت از کنار این معضلات میگذرند و فرهنگ کتاب و کتابخوانی در سراشیب سقوط قرار گرفته است و در واقع، صنعت نشر کتاب در حال جان کندن است، از طرفی این تبعیض اجتماعی و مالی برای اهل فرهنگ گران و ثقیل است.
من خود مطلع هستم؛ هماکنون دهها فرهنگی، ناشر به علت بدهی مالی در زندان بسر میبرند و حتی فرهنگ به جایی رسیده است که برخی از قضات کتاب را بهعنوان یک کالای فرهنگی به رسمیت نمیشناسند و اگر یک ناشر، میلیاردها عنوان کتاب داشته باشد، قاضی او را بهعنوان متمول وکتاب را بهعنوان کالای غیرمنقول به مزایده نمیگذارد و برطبق ماده دو اجرای احکام، او را راهی زندان میکند و هیچیک از مراجع دینی و سرمایهداران هیچ کمک مالی به او نمیکنند تا از زندان آزاد شود و خانواده او در عسر و حرج مالی به سر میبرند.
در ختم نوشتار متذکر میشوم که هماکنون سایه سیاست و سیاستزدگی بر جامعه و فرهنگ کتاب و کتابخوانی افکنده شده است و فرهنگیان، از هر نوع آن، در بدترین وضعیت مالی و عسر و حرج زندگی میکنند.
زمانه به مردم نادان دهد زمام امور
تو اهل فضل و دانشی، همین گناهت بس
گروه خبری پارس دان
چرا در کشور ما سیاست بر فرهنگ ارجحیت دارد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر