۱۳۹۶ مهر ۱۳, پنجشنبه

سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی



تیم فرهنگ و هنر پارس دان

سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی



روزنامه هفت صبح – علی رستگار: درباره چهره های ثروتمندی که با عطش شهرت و محبوبیت وارد دنیای فوتبال می شوند اما در نهایت تصویر مغموم و ناراضی از خودشان و هواداران به جای می گذارند.

وقتی حمیدرضا جهانیان روی آنتن برنامه نود دوشنبه شب آمد تقریبا همه مطمئن شدند مدیرعامل جدید نفت تهران هم کاراکتری شبیه اکثر مدیران ثروتمندی دارد که در سال های اخیر وارد فوتبال ایران شدند. افرادی که معلومات فوتبالی قابل قبولی ندارند و تمایل دارند در مسائل فنی تیمشان دخالت کنند. میل عجیبی به دیده شدن در رسانه ها و شناخته شدن در افکار عمومی دارند و البته حرف و حدیث هایی درباره فعالیت های اقتصادی آنان وجود دارد. از این جنس مدیران در فوتبال ایران کم نداشتیم. از بابک زنجانی و محسن پهلوان مقدم گرفته تا حسین هدایتی، حمیدرضا سیاسی و مه آفرید امیرخسروی.



هرچند باشگاه ها با ولخرجی های این افراد برای مدتی دوپینگ می کنند و روزهای خوبی دارند اما ماه عسل آنها به پایان می رسد وقتی پای پرونده مالی و قضایی مدیران پیش می آید خود باشگاه ها هم دچار حاشیه می شوند. نمونه های موفقی هم البته داشتیم مثل زنوزی مدیرعامل باشگاه گسترش فولاد و ماشین سازی که شاید رمز موفقیتش همین اجتناب از «در کانون توجه قرار گرفتن» باشد.


علاوه بر گسترش فولاد و ماشین سازی در حال حاضر چند باشگاه پرطرفدار دیگر هم با مالکیت خصوصی اداره می شوند. حمیدرضا جهانیان در نفت تهران، محمدرضا عباسی در سیاه جامگان مشهد، قاسم حسن زاده در خونه به خونه بابل و فرهاد صنیعی فر در نساجی قائمشهر اگر هوشمندی به خرج ندهند بعید نیست مثل اسلافشان با تجربه ای تلخ از دنیای فوتبال کنار بروند.

۱. مرحوم مسعود درویش



 



 سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی


یکی از پیشگامان باشگاه داری خصوصی در فوتبال سال های بعد از انقلاب ایران، مرحوم مسعود درویش بنیانگذار باشگاه شموشک نوشهر است. او در سال های آغازین دهه ۷۰ شمسی که باشگاهداری بخش خصوصی در فوتبال ایران مُد نبود شموشک را تاسیس کرد. خیلی میانه خوبی با مطبوعاتی ها نداشت و دخالت هایش در مباحث فنی تیم سوژه رسانه ها بود. شایعه ای وجود داشت که او به خاطر علاقه اش به فوتبال به مدت ۱۰۰ سال یک صندلی در ورزشگاه ویمبلی لندن اجاره کرده است.


فارغ از این حاشیه ها او تیمی را ساخت که مقابل تیم های بزرگ شگفتی ساز می شد. شموشک بازیکنانی مثل رحمان احمدی، محسن بنگر، میثم بائو، کیانوش رحمتی، محمدرضا خلعتبری، محسن یوسفی و سهراب انتظاری را به فوتبال ایران معرفی کرد.


درویش در سال ۸۸ درگذشت و با مرگ او فوتبال مازندران یکی از استوانه های خود را از دست داد. بعد از این اتفاق وارثان مسعود درویش علاقه ای به باشگاه داری نشان ندادند و دوران افول شموشک شروع شد تا سال ۹۲ که منحل شد.

۲. حمیدرضا سیاسی



 



 سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی


اردیبهشت سال ۹۳ حمیدرضا سیاسی به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره باشگاه پرسپولیس معرفی شد. شایعه بود که او به خاطر رفاقتش با امیررضا خادم (نماینده تام الاختیار وزیر وقت ورزش در جریان واگذاری استقلال و پرسپولیس) وارد هیات مدیره پرسپولیس شده. سیاسی فرد متمولی بود و به عنوان یک فعال اقتصادی معرفی شد. البته او نقش مهمی در معرفی شرکت بهنام پیشرو کیش به عنوان اسپانسر پرسپولیس داشت.


این شرکت به مدیریت نادر گلرخسار (فرزند تقی گلرخسار فعال اقتصادی معروف) در همان اردیبهشت ۹۳ که سیاسی به پرسپولیس آمد تاسیس شد. در آگهی روزنامه رسمی بهنام پیشرو طیف گسترده ای از فعالیت های اقتصادی برای آن تعریف شده و این شرکت در دی ماه ۹۴ در یک آگهی جداگانه در روزنامه رسمی ورود مکمل های رژیمی، دارو و لوازم آرایشی بهداشتی را هم به فعالیت های خود اضافه کرده است. به هرحال بهنام پیشرو کیش و حمیدرضا سیاسی عاقبت خوشی در پرسپولیس نداشتند.


از سیاسی در کسوت مدیرعامل پرسپولیس اقدامات عجیب و غریبی سر زد. از برکناری ناگهانی علی دایی و جایگزین کردن حمید درخشان تا هماهنگی با باشگاه رئال مادرید برای برگزاری دیدار دوستانه با پرسپولیس با وساطت یک فعال ضدانقلاب. پای حمیدرضا سیاسی در نهایت به زندان هم باز شد. در مورد زندان رفتن او ابهامات زیادی وجود داشت. عده ای می گفتند علت این ماجرا دیدار با مدیران رئال مادرید با همکاری یک فعال سیاسی ضدانقلاب بوده و خودش می گفت به علت شکایت طلبکاران پرسپولیس و یکی از اسپانسرها بوده.


در نهایت او بعد از ۵ ماه با قرار وثیقه ۱۷ میلیاردی از زندان آزاد شد و دیگر در فوتبال ایران نامی از او برده نشد. شرکت بهنام پیشرو کیش هم این اواخر برای خرید باشگاه نفت تهران وارد عمل شده بود و بعد معامله سرنگرفت و باشگاه به نفت طلاییه فروخته شد.

۳. برادران شفیع زاده



 



 سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی


وقتی برادران شفیع زاده در آبادان کارخانه نان فانتزی و دام و طیور داشتند کمتر کسی در سطح کشور آن ها را می شناخت. ورود به فوتبال اما زمینه ساز شهرت آنها شد. شفیع زاده ها می خواستند الگوی آبراموویچ روسی مالک باشگاه چلسی را در ایران پیاده کنند و رسانه ها مقایسه هایی از این جنس بین آبی پوشان اهوازی با آبی پوشان غرب لندن انجام می دادند. بعضی دیگر هم علی شفیع زاده را پدر املاک ایرانی ها در دوبی معرفی می کردند که از آن سوی خلیج فارس برای برادرش پول می فرستد.


نقطه اوج باشگاه استقلال اهواز در لیگ سال ۱۳۸۵ بود که با فیروز کریمی به نایب قهرمان لیگ برتر هم رسیدند. بعدتر اما داستان بدهی ها شروع شد و این تیم ریشه دار تا لیگ دو سقط. کرد. از سوی مسئولان دولتی قول هایی برای کمک مالی به استقلال اهواز داده شد اما نتیجه بخش نبود و برادران شفیع زاده هم از سطح اول فوتبال ایران دور شدند. علی شفیع زاده در این سال های اخیر برای کمک مالی و خریدن سهم استقلال تهران هم ابراز تمایل کرده بود.

۴. حسین هدایتی



 



 سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی


حسنی هدایتی دولابی از اواخر دهه ۸۰ با کمک های مالی بی سابقه اش به باشگاه پرسپولیس شناخته شد. او که می گفت به خاطر عشق دوران کودکی اش به پرسپولیس، بی هیچ چشمداشتی به این تیم کمک می کند بعدها یکی از مدعیان اصلی خرید این باشگاه شد. افسانه های زیادی از سرمایه های فوق العاده او نقل محافل است. از مالکیت صنایع استیل و فولاد گرفته تا برج سازی در دوبی و مالکیت شرکت پرورش میگوی ایران.


سرمایه گذاری های او به حوزه صنایع فلزی و فوتبال محدود نمی شود؛ هدایتی با سرمایه گذاری در هتل سیروس و کیش وارد حوزه گردشگری شد؛ با بانک تات به بخش بانکداری ورود پیدا کرد و از سهامداران بازار مبل ایران هم محسوب می شود.


هدایتی در فوتبال ایران در تیم هایش فقط هزینه کرد. به جز پرسپولیس باشگاه های استیل آذین، گهر درود و ملوان بندر انزلی هم با نام او گره خورده است. بعضی می گویند سودای شهرت دارد و یک لحظه هم از فکر پرسپولیس بیرون نمی آید. او متولد سال ۱۳۴۲ است و در میانسالی به یکی از مشهورترین ثروتمندان ایران تبدیل شد. هدایتی در دی ماه سال پیش به علت مسائل مالی بازداشت شد و یک ماه پیش اعلام کردند که با قرار وثیقه آزاد شده است.

۵. بابک زنجانی



 



 سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی


بابک زنجانی جنجالی ترین چهره این فهرست است. او چند سالی است به عنوان متهم ردیف اول پرونده موسوم به فساد نفتی بازداشت شده و هنوز بدهی کلان خود را به دولت پرداخت نکرده است. بابک زنجانی متولد ۱۳۴۹ است و تا قبل از بازداشت یکی از چهره های مشهور ایران بود. خودش می گفت ۶۰ شرکت دارد از جمله هلدینگ سورینت قشم که بعدها با خرید باشگاه راه آهن نام این شرکت را به نام این تیم اضافه کرد.


هواپیمایی قشم ایر و بانک های تاجیکستان مالزی و ایرلاین اوبر ترکیه از مشهورترین دارایی های او بود. خودش در یک گفت و گو با یکی از نشریات گفته بود ۲۵ هزار میلیارد تومان سرمایه دارد اما حالا از پس پرداخت بدهی ۸ هزار میلیارد تومانی اش بر نمی آید.


باشگاه راه آهن در سال ۹۱ به مالکیت بابک زنجانی درآمد و در میانه های جدول لیگ برتر جای گرفت. با بازداشت بابک زنجانی باشگاه راه آهن تهران هم به عنوان بخشی از اموال او مصادره شد. این باشگاه در لیگ ۹۴ به دسته پایین تر سقوط کرد.

۶. محسن پهلوان مقدم


 



 سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی


نام محسن پهلوان مقدم با پروژه پدیده شاندیز گره خورده است. محسن پهلوان مقدم به عنوان مالک این شرکت از همان ابتدا تمایل زیادی به دنیای فوتبال نشان می داد. یک بار هم برای خرید باشگاه راه آهن دورخیز کرد اما به نتیجه نرسید. در نهایت او در سال ۱۳۹۲ با خرید امتیاز باشگاه فوتبال مس سرچشمه باشگاه پدیده مشهد را تاسیس کرد. این تیم از لیگ آزادگان شروع کرد و خیلی زود به لیگ برتر هم راه پیدا کرد.


پدیده خیلی زود با یک چالش جدی مواجه شد. در دی ماه ۹۳ دفاتر پلمب شد و در مرداد ماه سال بعد محسن پهلوان مقدم بازداشت شد. در این مقطع بدهی های باشگاه آنقدر زیاد شد که تا آستانه تعطیلی پیش رفت. کمی بعد اما با حل مشکلات پدیده این تیم احیا شد و در حال حاضر یکی از بالانشینان لیگ برتر است.


مشهد یک سرمایه گذار عجیب دیگر هم به خود دیده. حسین قاسمی همان شخصی است که در سال ۸۸ مالکیت باشگاه را برعهده گرفت و گفت ژان تیگانا را سرمربی ابومسلم می کنم ولی بعد علی حنطه سرمربی تیم شد. او مدت کوتاهی بعد با کلی حاشیه از ابومسلم کنار رفت. در حال حاضر هم مالک باشگاه سیاه جامگان فرد ثروتمندی به نام محمدرضا عباسی است.

۷. مه آفرید امیرخسروی



 



 سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی


تا الان تلخ ترین سرنوشت را در بین ثروتمندانی که وارد دنیای فوتبال شدند مه آفرید امیرخسروی داشته. او اهل رودبار گیلان بود و شاید همین انگیزه ای شد تا مالکیت باشگاه داماش گیلان را در دست بگیرد. مه آفرید امیرخسروی با هلدینگ اقتصادی امیرمنصور آریا یکی از متمول ترین چهره های ایران بود و باشگاه داماش هم مشکل مالی نداشت. مدتی بعد اما مه آفرید امیرخسروی در جریان پرونده اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی بازداشت شد و فعالیت باشگاه داماش هم در دست انداز افتاد. مه آفرید در سال ۹۳ اعدام شد و باشگاه داماش هم به دسته پایین تر سقوط کرد.

چند مدیر متمول دیگر در فوتبال ایران



محمدرضا زنوزی مطلق


 



 سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی


موفق ترین تجربه مالکیت بخش خصوصی در فوتبال ایران متعلق به محمدرضا زنوزی مطلق است. او به عنوان یکی از ۱۰ سرمایه دار برتر ایران شناخته می شود و شرکت هایی مثل هواپیمایی آتا، مجتمع فولاد زنوز، کارخانجات یاقوت صنعت تبریز، مجتمع آهن و فولاد سبلان، کارخانه بنیان دیزل و… را در تملک خود دارد… او علاوه بر باشگاه گسترش فولاد تبریز چندی پیش باشگاه ماشین سازی تبریز را هم خریده است. در این سال ها در مورد بازداشت زنوزی هم اخبار پراکنده ای منتشر شده اما هیچ وقت به طور رسمی تایید نشده و او به فعالیت های اقتصادی خود ادامه می دهد. نکته جالب در مورد زنوزی این است که کی روش سرمربی تیم ملی رابطه خوبی با او دارد و هر از گاهی به دیدن او می رود.


مهدی پرهام و قاسم حسن زاده


 



 سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی


وقتی امیر مهریزی و حسین هدایتی مدیران باشگاه استیل آذین در سال ۸۶ از مهدی پرهام دعوت کردند مالک باشگاه نساجی قائمشهر شود او فقط ۳۳ سال داشت. پرهام تاجر بازار آهن بود و این باشگاه را با رقمی حدود ۸۰۰ میلیون تومان با بدهی هایش خریداری کرد.


پرهام برای اولین بار روی دوش هواداران پرشمار قائمشهری وارد شهرشان شد که او را به چشم یک منجی می دیدند. این جوان ثروتمند قمی از همان جا به سلطان پرهام ملقب شد.


مهدی پرهام کارخانه های متعددی در قائمشهر تاسیس کرد. دوستی نزدیک او با امیر قلعه نویی و امیدوار رضایی پرهام را به استقلال تهران هم نزدیک کرد. پرهام در آبان ماه ۹۵ اعلام کرد که دیگر علاقه ای به تیمداری ندارد و امتیاز باشگاه را به یک فعال اقتصادی دیگر به نام فرهاد صنیعی فر واگذار کرد. او هم رنگ پیراهن تیم را به آبی تغییر داد و کادر فنی را به مهدی پاشازاده و فرزاد مجیدی سپرد.


دیگر باشگاه مازندرانی که یک مالک متمول را در راس خود می بیند خونه به خونه بابل است. سرمایه گذار این باشگاه قاسم حسن زاده نام دارد و برادرش جواد حسن زاده به عنوان مدیرعامل تیم مشغول فعالیت است. آن ها از افرادی مثل جواد نکونام و مهدی هاشمی نسب در کادر فنی خود بهره می برند.

چهره های دیگر



در طول این سال ها خیلی فعالان اقتصادی دیگر هم وارد فوتبال ایران شدند که حضورشان چندان دوام نداشت. یک نمونه اش اکبر غمخوار که در عرصه گردشگری اسم و رسمی داشت و در نیمه های دهه ۸۰ شمسی مدیرعامل پرسپولیس شد. با قراردادهای نجومی بگووی را سرمربی تیم کرد و بازیکنان شاخصی جذب کرد اما نتیجه فنی قابل توجهی نگرفت.


بعضی فعالان اقتصادی هم هستند که در کنار تیم های بزرگ حضور دارند و در مواقع لزوم از آن ها حمایت مالی می کنند. مثل پندار توفیقی که در صنعت نفت و گاز فعال است و در سال های اخیر به عنوان معاونت ورزشی باشگاه استقلال تهران در کنار باشگاه حضور دارد. سیروس محجوب از سال ۹۲ تا ۹۴ سهام باشگاه ملوان بندر انزلی را در اختیار داشت و او هم با حاشیه های زیاد و یک تجربه ناموفق از باشگاه کنار رفت.





سلسله بی پایان آبراموویچ های وطنی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر