۱۳۹۶ مهر ۱۱, سه‌شنبه

مشکل اصولگرایان کجاست؟

گروه خبری پارس دان

مشکل اصولگرایان کجاست؟


فرارو: بعد از حضور ۱۰ساله اصولگرایان در قوه مجریه و مجلس شورای اسلامی، طی چند انتخابات اخیر موفق نشدند که پیروزی چندانی کسب کنند و جدا از اینکه ریاست جمهوری را از دست دادند در برخی شهرها هم نتوانستند مانند دوره های قبل اکثریت مجلس را به دست بیاورند و در انتخابات شورای شهر هم این عدم پیروزیشان تکرار شد تا این شائبه ایجاد شود که اقبال عمومی را از دست داده‌اند.

 اصولگرایان این روزها با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند که یکی از آنها ریزش پایگاه اجتماعی است و این را می توان در نتیجه چهار انتخابات اخیر مشاهده کرد. نکته‌ای که حتی برخی از فعالان این جریان هم به آن اشاره داشته اند و حتی برخی معتقد بودند که نوعی جذابیت در جامعه به وجود آمد است و معتقدند که «حزب‌الهی‌ها هرکس را که بکوبند، او رای میاورد. این البته تقصیر خودمان است؛ معلوم نیست چه کرده ایم که این چنین مخالفت با ما، برای ملت جذاب است»


البته تا حدود زیادی پاسخ این سوال را می‌توان در عملکرد آنها در یک دهه گذشته یافت. عملکردی که این روزها با حضور اصلاح‌طلبان در شوراهای شهر، ریاست جمهوری، مجلس و شهرداری تهران ابعاد مختلفی از آن نمایان شده است. اما گویا تمام ماجرا این نیست و آنها با معضل دیگری مواجه هستند که آن پایگاه اجتماعی و نگاه افکار عمومی به این جریان است. معضلی که به عقیده امیر محبیان تئوریسین این جریان سیاسی به واسطه بحران هویتی ایجاد شده است. او در تشریح این مسئله می‌گوید: «بخشی از آن به بحران هویت برمی‌گردد. اصولگرایان دچار اغتشاش هویتی شده‌اند؛ اصولگرایی نباید با افراد تعریف شود؛ افراد باید نسبت خود را با اصولگرایی تعریف کنند. نمونه روشن آن هم به‌حاشیه‌رفتن نهادهای مهم اصولگرایی نظیر جامعتین است.»


او معتقد است: «جامعتین از پیشگامی در جریان اصولگرا کاملا به دنباله‌روی افتاده است؛ این خطرناک است و باعث کاسته‌شدن از وزن ارزشی و اعتقادی اصولگرایان و پرشدن این خلأ با قدرت‌گرایی و فرصت‌طلبی و پوپولیسم می‌شود. از طرف دیگر؛ این اغتشاش هویتی به اغتشاش و تناقض رفتاری انجامیده است. ولی برای اصولگرایی فاجعه است. برای اصولگرا کسب رأی به هر قیمتی ارزش ندارد.»


در همین خصوص ناصر ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی اصولگرا طی گفت‌وگو با فرارو؛ عنوان کرد: «این مشکل صرفا مختص جریان اصولگرایی نیست و اصلاح‌طلبان هم با آن مواجه هستند. اما باید قبول کرد که اصولگرایان به واسطه اینکه ده سال بر مسند قدرت بودند میان آنها و مردم فاصله بیشتری افتاده است ولی اصلاح‌طلبان هم به این مشکل رو به رو هستند اما خب نسبت به اصولگرایان این فاصله کمتر است. به نظرم لازم است اصولگرایان در رویکردهایشان تجدید نظر کنند و الان زمان مناسبی برای این اقدام است.»


وی تصریح کرد: «البته این مسئله نیازمند زمان است و نباید خیال کنند که در زمان باقی مانده است تا انتخابات می توانند خود و رابطه با مردم را بازسازی کنند. به نظر من بهتر است انتخابات بعدی را فراموش و خود را برای انتخابات ۱۴۰۰ به بعد آماده کنند.»


او ادامه داد: «من بازهم تاکید می کنم که این مشکل مختص اصولگرایان نیست و این روزها اصلاح‌طلبان هم از مردم فاصله گرفته‌اند. البته این خاصیت قدرت است و همانطور که برای اصولگرایان اتفاق افتاد این روزها برای اصلاح‌طلبان در حال وقوع است. هر دو جریان سیاسی باید بدانند که نباید به پیروزی در چند انتخابات و حضور در قدرت دل خوش کنند و باید برای همسو شدن با مردم تلاش مداوم داشته باشند.»


این فعال سیاسی تصریح کرد: «البته نمی توان این نکته را نادیده گرفت که یکی از روش‌هایی که اصلاح‌طلبان در فضای سیاست به کار می‌برند روش‌های سلبی است که نمونه نزدیک آن را هم در انتخابات اخیر شاهد بودیم. به این شکل که با نفی جریان یا کاندیدای رقیب سعی در اثبات خود دارند. حتی آنها در برخی موارد برای اینکه از مسئولیت‌های فعلی خود  فرار کنند و به نوعی اتحاد و انسجام خود را حفظ کنند شایعاتی را علیه جریان اصولگرایی در جامعه منتشر می‌کنند تا افکار عمومی را با آن مشغول نگه دارند و این را با پوشش گسترده رسانه‌ای انجام می‌دهند.»


این درحالی است که محمد مهاجری، تحلیلگر سیاسی اصولگرا معتقد است: «اصولگرایی از سال ۱۳۸۴ متلاشی شده است. در واقع چیزی به نام اصولگرایی در سال‌های ۱۳۸۸، ۱۳۹۲، ۱۳۹۴ وجود نداشت. بعد از این هم بعید است وجود داشته باشد. یک جریان کاملا ورشکسته به تقصیر است. اصولگرایان فعلی که به زعم بنده افرادی هستند که اصولگرایی را به گروگان گرفته‌اند، در حال فعالیت سیاسی‌اند. این جریان گمان می‌کرد با استفاده از روش‌های تخریبی، وعده‌های دروغ، روش‌هایی که قبلا اصلاح‌طلبان را به واسطه کاربرد آنها – البته به درستی به بی‌اخلاقی متهم می‌کرد، امیدوار بود در انتخابات به پیروزی برسد.»


 او تاکید دارد که اصولگرایان امروز، ارتباط اعتقادی بسیار ضعیفی با جامعه دارند. اگر یک زمانی اصولگرایی به معنای تقید به شرع و تقید به اخلاق بود، امروز چنین امری وجود ندارد. حداقل نیمی از ۱۵ میلیون رأی آقای رئیسی متعلق به اصولگرایان نیست و فقط از رهگذر شعارهای معیشتی و به خصوص تخریب رقیب به دست آمده. در واقع رایی است که به خاطر ضعف‌های جدی دولت مستقر کسب شد. گفتمان اصولگرایان برای حدود نود درصد از نسل جوان ما، حنای بی‌رنگ است.


همچنین مهاجری دلیل این اتفاق را اینگونه عنوان می‌کند که ورود یک جریان تندروی بداخلاق در میان اصولگراها که با بددهنی، شلوغ کردن و فحاشی مهار اصولگرایان را به دست گرفته از عوامل شکست است. طبیعی است که وقتی این عده میدان‌داری کنند، این جریان محکوم به شکست می‌شود.


با این حال ایمانی در گفت‌گو با فرارو اظهار کرد: «جای بحث دلزدگی مردم از اصولگرایان حال حاضر نیست و نکته بعد اینکه درحال حاضر وزن فعلی اصولگرایان منهای تفاوت شهرها در مجلس وزن بالایی است و حتی در انتخابات هم آرا اصولگرایان بالا بود و حتی در انتخابات شورای شهر اصولگرایان آرا بالایی داشتند بنابراین اینکه بگوییم مردم از اصولگرایان رویگردان شده‌اند نه منطقی است و نه واقعی.»


او در پایان گفت: «به نظر من اصلاح‌طلبان برای کاهش فشارها و انتقادها که این روزها متوجه آنها و عملکردشان است شروع به ساخت نوعی فضاهای رسانه ای تفننی می‌کنند تا از مسئولیت هایی که بر دوش آنها است فرار کنند. فضای جذابیت مخالفت با اصولگراها هم یکی از آنها است. یعنی اصولگرایان بعد از انتخابات اخیر کاملا از پهنه سیاست کنار کشیدند. طبیعی است که درحال حاضر که ریاست جمهوری در دست آنها نیست فعالیت سیاسی آنها پایین آمده است اما این حواشی که راجع به لجاجت با جریان اصولگرایی مطرح می‌شود صحنه سازی‌های جناح اصلاح‌طلب است.»


همچنین حسین کنعانی مقدم از اعضای حزب سبز ایران در گفت‌وگو با فرارو گفت: «جریان اصولگرایی به دلیل اینکه مبنایشان شرع اسلام است تعداد محدودی از مطالبات مردم را مورد توجه قرار می‌دهد. واقعیت این است که جریان اصولگرایی برای کسب رای هیچ‌وقت برخی مطالبات را قبول نمی‌کنند و اصول خودرا زیرپا نمی‌گذارد. اما این مسئله در دیگر جریان سیاسی دیده نمی‌شود و آنها معتقدند که هدف وسیله را توجیه می‌کند و شاید در برهه انتخابات وعده‌هایی بدهند و این تصور در جامعه به وجود آورند که به دنبال منافع و مطالبات مردم هستند اما بعد از رسیدن به قدرت رویکردشان تغییر می کند و با بیان این نکته که فلان مطالبه در قانون اساسی وجود ندارد یا موانع زیادی برای تحققش وجود دارد، عدم توجه به وعده های انتخاباتی خود را توجیه می‎کنند.»


کنعانی مقدم در حالی این اظهارات را مطرح می‌کند که پیش‌تر  امیر محبیان عنوان کرده بود: «مدت‌هاست به دلیل خودداری از بازنگری در مبانی و حتی راهبردها و تاکتیک‌ها و به‌ویژه ادبیات ارتباط با افکار عمومی به حاشیه کشیده شده است و حتی در زمانی که قدرت را احمدی‌نژاد به دست آورد، به دلیل ضعف تشکیلاتی و ارتباطی، رئیس‌جمهوری را از دست داد. بر این باور هستم که زمان آن رسیده که اصولگرایی به تذکری که سال‌هاست داده می‌شود، توجه کرده و به بازتعریف جایگاه خود و همچنین باورها و اصول بپردازد. اصولگرایی دارای مبانی و پرنسیپ‌های ارزشمندی است که با دین پیوند خورده؛ اما اکنون می‌بینیم پوپولیسم و قدرت‌گرایی این اصول را از متن به حاشیه رانده است.»


با این حال کنعانی مقدم تاکید کرد: «به نظر من جریان اصولگرایی منزه از کسب رای با روش‌های غیراخلاقی است. اما طی سال‌های اخیر برخی جریان‌های سیاسی در تلاش هستند با ایجاد سیاه‌نمایی و طرح برخی شایعه ها برای خود ایجاد جذابیت و جریان اصولگرایی را تخریب کنند. این همان اقدامی بود که نخستین بار جریان چپ در دستور کار قرار داد اما همان‌ها زمانی که به قدرت رسیدند نتوانستند عملکرد مناسبی داشته باشند. اما جریان اصولگرایی نیازی به بکارگیری این روش‌ها برای کسب آرا ندارد و حتی این روش‌ها را به رسمیت هم نمی‌شناسد.»
 
این تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به این سوال که اگر این صحبت‌ها در خصوص جراین اصولگرایی صحت ندارد، چرا در انتخابات اخیر با شکست مواجه شدند؟ گفت: «علل شکست اصولگرایان در ۹۶ این بود که نتوانستند مطالبات مردم را در رویکردهای خود جای دهند در واقع نتوانستند آن‌طور که شاید و باید مطالبات مردم را در گفتمان خود مطرح کنند. اصولگرایان در انتخابات عمدتا مطالبات جناحی خودرا مطرح کردند مردم هم قطعا نسبت به کسانی که مطالبات آنها را مطرح می‌کنند اقبال نشان دادند.»



گروه خبری پارس دان



مشکل اصولگرایان کجاست؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر