۱۳۹۶ آبان ۹, سه‌شنبه

دو جناح ایران معتقدند توافق با آمریکا فایده ندارد

گروه خبری پارس دان

دو جناح ایران معتقدند توافق با آمریکا فایده ندارد



روزنامه شرق: نشست سالانه بنیاد پلاشرز درباره سیاست هسته‌ای در جهان در هتل ویلارد واشنگتن تشکیل شد. این مؤسسه در سال ١٩٨١ در کالیفرنیا به وسیله خیرین تشکیل شده و در ٣۵ سال گذشته در جهت نابودی سلاح‌های هسته‌ای در سطح کل جهان فعالیت داشته است.


 


پلاشرز در دوران مذاکرات هسته‌ای از سال ١٣٨٢ تا سال ١٣٩۵، از دیپلماسی صلح‌آمیز برای حل بحران هسته‌ای ایران حمایت کرد، ازجمله حمایت از تلاش‌های همه مراکز مطالعاتی و آکادمیک آمریکا و دولت اوباما در مذاکرات هسته‌ای با ایران. اما اکنون که کاخ سفید سیاست ضدبرجامی و جنگ‌طلبانه درپیش گرفته، این بنیاد به مقابله تمام‌عیار با کاخ سفید برخاسته است. این در حالی است که سازمان منافقین در تبلیغات خود بنیاد پلاشرز را مزدور حکومت ایران خوانده‌اند.


هفته قبل نشست جناح رادیکال آمریکا در مؤسسه هادسون در واشنگتن برگزار شد که مک‌مستر، مشاور امنیت ملی ترامپ و استیو بنن از جمله سخنرانانی بودند که ضد ایران و برجام سخنرانی کردند.


 متقابلا در کنفرانس بنیاد پلاشرز، سناتور دایان اشتاین، سناتور کریس هولن، سناتور اد مارکی، سناتور جف مرکلی و نمایندگان مجلس آمریکا؛ باربارالی، تدلو و آدام اسمیت و همچنین ویلیام پری، وزیر دفاع سابق آمریکا، جملگی در دفاع از برجام سخنرانی کردند. همه سخنرانان از حزب دموکرات بودند و نمایندگان جمهوری‌خواه کنگره در این نشست شرکت نکردند.


در این نشست دو پانل درباره برجام و بحران هسته‌ای کره‌شمالی برگزار شد. در پانل برجام، حسین موسویان، کالین کال، مشاور رئیس‌جمهور آمریکا در دوران اوباما و جسیکا متیو، رئیس سابق مؤسسه مطالعاتی کارنگی، در پانل برجام صحبت کردند.


در پایان این کنفرانس، کریستوفر فورد، مشاور ترامپ نیز سخنرانی کرد. او از برگزارکنندگان خواسته بود که سخنرانی او ضبط و پخش نشود. او در طول سخنرانی خود، حتی یک جمله درباره برجام حرفی نزد و به کلی‌گویی درباره سیاست خلع سلاح آمریکا پرداخت. سیدحسین موسویان، سخنگوی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای دولت اصلاحات و پژوهشگر فعلی دانشگاه پرینستون آمریکا، در این نشست نکاتی را مطرح کرد. اهم مطالب موسویان در پانل برجام:


 دو موضوع یعنی رابطه با آمریکا و برجام، چالش‌برانگیزترین موضوعات سیاسی داخلی ایران بعد از انقلاب بوده است.


 همچون احزاب دموکرات و جمهوری‌خواه، ما هم در ایران دو جناح اصلی سیاسی داریم. هر دو جناح متفق‌اند که آمریکا دنبال تغییر رژیم در ایران است و قابل‌اعتماد نیست.


 درعین‌حال یک تفکر معتقد است که می‌توان با آمریکا مذاکره و براساس احترام متقابل، منافع متقابل، عدم مداخله و نرم‌های بین‌المللی حداقل درباره برخی از موضوعات به توافق رسید.
 تفکر دیگر معتقد است که آمریکا قابل مذاکره نیست و نباید با او توافق کرد به چهار دلیل:


١- آمریکا احترامی برای مقررات و نرم‌های بین‌المللی قائل نیست و گزینشی برخورد می‌کند و استاندارد دوگانه دارد.


٢-تا زمانی که هدف آمریکا تغییر رژیم است، اصولی مثل احترام یا منافع متقابل و عدم مداخله معنی ندارد.


٣- سیاست آمریکا درباره ایران و خاورمیانه، در تل‌آویو تعیین می‌شود و نه در واشنگتن.


۴-نقش بعدی در سیاست‌های آمریکا راجع‌به ایران و خاورمیانه را دلارهای نفتی شیوخ عرب دارد که در واشنگتن هزینه لابی‌ها می‌کنند.


-سیاست‌های ترامپ نشان داد که آمریکا:


١-برای امضای خود هیچ احترامی قائل نیست. برجام را مذاکره و امضا کرده و حالا زیر قرار خود می‌زند.


٢-احترامی برای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قائل نیست چون با وجود اینکه آژانس انجام تعهدات برجامی ایران را تأیید کرده اما ترامپ آن را محترم نمی‌شمارد.


٣-احترامی برای مصوبات شورای امنیت سازمان ملل قائل نیست چون برجام مصوبه این شوراست و ترامپ آن را نقض می‌کند.


۴-متن سیاست اعلامی ترامپ درباره ایران، دیکته‌شده تل‌آویو و ریاض است، زیرا:


١- نتانیاهو در سخنرانی سازمان ملل در شهریور گفت که «برجام را لغو کنید و اگر نمی‌توانید تغییر دهید». او سه مورد «دائمی‌کردن محدودیت‌های فعلی»، «منع سانتریفیوژهای پیشرفته» و «فعالیت‌های موشکی ایران» را مطرح کرد. یک ماه بعد هم ترامپ دقیقا همین موارد را مطرح و به کنگره ارجاع داد.


٢- عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان، دو مقاله، یکی در تاریخ ١٩ ژانویه ٢٠١۶ در نیویورک‌تایمز و دیگری در ١٩ سپتامبر ٢٠١۶ در وال‌استریت‌ژورنال علیه ایران نوشته است. مایکل اورن، معاون وزیر خارجه اسرائیل هم در تاریخ ششم اکتبر ٢٠١۶، مقاله‌ای در نیویورک‌تایمز علیه ایران نوشته است. شما سخنرانی ترامپ درباره سیاست جدید کاخ سفید درخصوص ایران را با متن این سه مقاله مقایسه کنید؛ خواهید دید که مطالب ترامپ کپی‌برداری محض از این سه مقاله است. بنابراین جایی که سیاست‌های آمریکا را ریاض و تل‌آویو می‌نویسند، چطور می‌شود با آمریکا درباره سایر موضوعات مذاکره کرد.


با توجه به رفتار آمریکا درباره برجام، اکنون هر دو جناح بزرگ سیاسی ایران، اجماع دارند که مذاکره و توافق با آمریکا بی‌فایده است.


  ایران با احدی درمورد قدرت دفاعی خود مذاکره نخواهد کرد. ایران در منطقه‌ای زندگی می‌کند که ٨٠ درصد از بحران‌های جهان آنجاست. بحران و ناامنی در سرتاسر مرزهای ما وجود دارد. ایران یک‌بار مورد تجاوز صدام قرار گرفته که آمریکا و اعراب و سایر کشورها از تجاوز حمایت کرده‌اند.


ایران مورد حمله سلاح‌های شیمیایی عراق قرار گرفته که آمریکا در آن دخیل بوده است. صدها هزار ایرانی کشته و زخمی شده‌اند. آمریکا سیاست تغییر رژیم را روی میز دارد. تروریسم تکفیری اطراف مرزهای ایران را فراگرفته است. آمریکا صدها میلیارد دلار اسلحه پیشرفته به همسایگان دشمن ایران صادر می‌کند. اینها واقعیاتی است که ایران در مورد قدرت دفاعی و موشکی خود هیچ‌گاه مذاکره و معامله نخواهد کرد.


 در این جلسه رابرت اینهورن مذاکره‌کننده سابق هسته‌ای با ایران از موسویان پرسید که آیا ایران فرمول «بیشتر برای بیشتر» را خواهد پذیرفت. یعنی محدودیت‌های فعلی برنامه هسته‌ای خود را طولانی‌تر و بیشتر کند و درمقابل امتیازات بیشتر بگیرد.


موسویان در پاسخ گفت: خیر! ایران بالاترین سطح شفافیت و بازرسی در بین کلیه اعضای معاهده ان‌پی‌تی را پذیرفته است. محدودیت‌هایی که ایران به مدت هشت تا ٢۵ سال و صرفا برای اعتمادسازی پذیرفته، همه فراتر از معاهده ان‌پی‌تی است و هیچ کشور دیگری هم نپذیرفته است. بنابراین ایران «بیشترین‌ها» را اکنون پذیرفته است. آنچه ترامپ می‌گوید، دائمی‌کردن محدودیت‌های موقتی است. یعنی ایران به عنوان تنها عضو ان‌پی‌تی برای همیشه مورد تبعیض قرار گیرد. ایران هیچ‌گاه زیر بار نخواهد رفت.


  ایران همیشه با همه کشورها از جمله اروپا و روسیه و چین در مورد مسائل منطقه گفت‌وگو کرده و الان هم می‌کند منتها با آمریکا، خیر! مقام معظم رهبری ایران فرمودند که برجام ملاک خواهد بود. اگر آمریکا صادقاته اجرا کند، آن‌گاه ممکن است ایران گفت‌وگو راجع به سایر مسائل را بررسی کند. بنابراین آمریکا اول باید صداقت خود را با اجرای کامل و دقیق برجام نشان دهد.


جو سیریسیونی رئیس پلاشرز


باد جنگ وزیدن گرفته، سیاست توییت جایگزین سیاست گفت‌وگو شده است. اگر وارد جنگ با ایران یا کره شویم، عواقب وحشتناکی برای آمریکا و جهان خواهد داشت. ترامپ باعث ایجاد بحران در روابط با ایران شده و مقصر است. ایران مسئولانه به تعهداتش در برجام عمل کرده است. ما با ایران و کره مسئله داریم اما این ترامپ است که بنزین بر آتش می‌ریزد. پلاشرز یک مؤسسه مردمی و عمومی است که از سال ١٩٨١ برای نابودی سلاح‌های هسته‌ای در جهان تلاش کرده است. بودجه ما از مردم تأمین می‌شود و بنابراین از حضار می‌خواهیم که با ادامه کمک‌های مالی، نیازهای این مؤسسه را تأمین کنند.


باربارا لی نماینده مجلس


 ترامپ خطرناک است. سیاست‌های او ضد منافع ملی آمریکاست. او افزایش بودجه ١٠میلیاردی برای توسعه سلاح‌های هسته‌ای را در دستور کار قرار داده که ضد صلح است. ما باید برای نابودی کل سلاح‌های هسته‌ای در جهان بسیج شویم. ترامپ سیاست جنگ‌طلبی در پیش گرفته است. من با ارائه لایحه‌ای، به دنبال سلب اختیار از ترامپ برای دستور حمله پیشگیرانه هسته‌ای هستم که در کمیته اولیه هم تصویب شده. تصمیم او برای عدم تأیید اجرای برجام و انداختن توپ در زمین کنگره اقدامی غیرمنطقی بود. من از ابتدا به دنبال گفت‌وگو با ایران و حامی اوباما در سیاست تعامل با ایران بودم. هر تغییری در متن برجام، نقض برجام است و باعث انزوای آمریکا می‌شود. هیچ مأموریتی مهم‌تر از نابودی کل سلاح‌های هسته‌ای در کل جهان نیست.


سناتور داین فاین‌اشتاین


جهان به سمت تسلیحات هسته‌ای پیش می‌رود. برجام یک توافق جهانی است که ترامپ تأیید نکرد درحالی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و نهادهای امنیتی ما تأیید کرده‌‌اند که ایران به تعهداتش عمل کرده است. اگر آمریکا نمی‌تواند عضو توافق جهانی برجام بماند، چگونه کره‌شمالی به ما اعتماد خواهد کرد؟ راه‌حل با کره و ایران، دیپلماسی است. ترامپ باید توهین به رهبران این کشورها را متوقف کند. انزوای کشورها خاصیتی ندارد. من در کنگره از برجام حمایت خواهم کرد. من ١۵ سال است آقای ظریف را می‌شناسم. سعی کرده‌ام سالی دو بار او را ملاقات کنم. او صادق است. اما مذاکره با ایران ساده نیست. با وجود این برجام به نتیجه رسید. اگر ۶٠ رأی در کنگره برای خروج از برجام داده شود، یعنی آمریکا قابل اعتماد نیست. سیاست‌های هسته‌ای ترامپ خطرناک است. لطفا کمک کنید و با کنگره و افکار عمومی صحبت کنید تا کل سلاح‌های هسته‌ای در جهان نابود شود.


 


سناتور اد مارکی


از پلاشرز به‌خاطر تلاش‌هایش علیه سلاح‌های هسته‌ای در جهان تشکر می‌کنم. هیچ صدایی در واشنگتن علیه بمب هسته‌ای بلندتر از اینها نخواهید شنید. پلاشرز در لوایح کنگره درمورد محدودکردن سلاح‌های هسته‌ای آمریکا نقش ایفا کرده است. بمب هسته‌ای دو بار در جهان توسط ما استفاده شده و صدها هزار نفر را از بین برده است. ذخایر هسته‌ای موجود آمریکا می‌تواند کل کره زمین و بشر را از بین ببرد. هیچ رئیس‌جمهوری نباید اختیار حمله پیشگیرانه هسته‌ای را داشته باشد. ما احتیاج به تهدید دیگران نداریم. من با چند نفر از دوستان در کنگره، لایحه‌ای پیشنهاد کردیم که مانع اقدام یک‌طرفه رئیس‌جمهور آمریکا در استفاده از سلاح هسته‌ای بدون موافقت کنگره شود. اگر ما مورد حمله قرار گیریم، جواب می‌دهیم. ترامپ سخنان تهدیدآمیزی در سازمان ملل علیه کشورها داشت که محکوم است و سخنان ضدایرانی و ضدبرجامی او قابل قبول نیست. من از شما می‌خواهم به پلاشرز کمک کنید تا بتوانیم سلاح‌های هسته‌ای را از روی کره زمین حذف کنیم و تهدید علیه جان بشریت را از بین ببریم.


 


تدلو نماینده مجلس


 رئیس‌جمهور آمریکا به‌تنهایی اختیار و قدرت حمله هسته‌ای دارد که می‌تواند در کمتر از یک ساعت صدها هزار نفر را بکشد. ما لایحه‌ای تهیه کرده‌ایم که تاکنون ۶۵ عضو امضا کرده‌اند. جنگ آمریکا با کره‌شمالی می‌تواند موجب کشته‌شدن ٢٠ میلیون نفر شود. ما ١۶ سال است در افغانستان هستیم و هنوز نتوانسته‌ایم جنگ را ببریم. بنابراین نیاز به جنگ دیگری نداریم.


 


آدام اسمیت نماینده مجلس


 وضع فعلی خطرناک‌تر از دوران جنگ سرد است. پنج قدرت جهانی هسته‌ای شورای امنیت در مورد نحوه پیشگیری از جنگ هسته‌ای با هم حرف نمی‌زنند. هرچه سلاح‌های هسته‌ای کمتر شود، امنیت جهانی بیشتر تقویت می‌شود. چین تعداد کمی بمب هسته‌ای دارد، چرا آمریکا باید ١٠هزار تا داشته باشد؟ باید برای محو و عدم استفاده از بمب هسته‌ای وارد گفت‌وگو با سایر کشورها شویم.


سناتور جف مرکلی


دولت ترامپ افراد لایق برای گفت‌وگو درمورد بحران‌هایی مانند کره‌شمالی را در اختیار ندارد. هیچ مذاکره‌کننده لایقی هم حاضر نیست با دولت ترامپ کار کند، چون ترامپ قابل‌اعتماد نیست؛ برجام را تأیید نکرد، آمریکا را در جهان منزوی کرد و کسی دیگر به ما درمورد حل بحران کره‌شمالی اعتماد نمی‌کند. ترامپ برجام را به خطر انداخته است. ما نباید دچار اشتباه شویم. ایران به تعهداتش عمل کرده و بنابراین ما نباید تحریم‌های هسته‌ای را برگردانیم. برجام یک توافق بین‌المللی است و نقض آن ازسوی آمریکا غیرقابل‌توجیه است. ترامپ قادر به مذاکره مجدد برای معامله‌ای بهتر نخواهد بود. همه با هم برای حفظ برجام متحد شویم.


ویلیام پری، وزیر پیشین دفاع


در ٩٠ سالگی و با چند بچه و نوه، نمی‌خواهم نسل من قربانی سلاح‌های هسته‌ای شوند. هدف بمب هسته‌ای کره، بازدارندگی حمله نظامی آمریکاست و تنها در صورت حمله آمریکا، آنها از بمب هسته‌ای خود استفاده خواهند کرد و آنگاه سئول و توکیو محو خواهند شد. گزینه نظامی غلط است، تهدید هم غلط است. بدترین بخش دیپلماسی ترامپ، تهدیدات و بلوف‌های توخالی است. من در سال ١٩٩٩ با رهبر کره‌شمالی و سایر مقامات کره‌شمالی چهار روز مذاکره داشتم. مسئله اول کره‌شمالی، تضمین امنیت است، مسئله دوم، احترام بین‌المللی و برقراری روابط دیپلماتیک با آمریکاست و سوم مسائل اقتصادی است. من با مطالبی که در پانل برجام گفته شد کاملا موافقم و هیچ‌چیزی برای اضافه‌کردن ندارم.


سناتور کریس فان هولن


اگر ما از برجام خارج شویم، نه ایران، بلکه آمریکا را منزوی کرده‌ایم. خروج از برجام، اعتماد متحدان اروپایی ما را از بین خواهد برد و دیگر آنها با ما درمورد سایر موارد مثل کره‌شمالی کار نخواهند کرد. ترامپ وارد بازی خطرناکی شده که وارد زبان جنگ با کره‌شمالی شده است. زمان آن است که تحریم‌های هسته‌ای که علیه ایران کردیم را علیه کره ‌شمالی اعمال کنیم. از پلاشرز به‌خاطر تلاش‌های ضد بمب هسته‌ای و روشنگری افکار عمومی آمریکا تشکر می‌کنم.سوزان دماجیو، مدیر مؤسسه نیو آمریکا: با مذاکره‌کننده هسته‌ای کره‌شمالی مذاکره کردم. گفت اشتباه عراق و لیبی را مرتکب نخواهیم شد. سلاح هسته‌ای را از دست نخواهیم داد تا آمریکا به ما حمله کند. او گفت به توسعه سلاح‌های هسته‌ای ادامه خواهیم داد تا به بالانس با آمریکا برسیم.


گروه خبری پارس دان



دو جناح ایران معتقدند توافق با آمریکا فایده ندارد

چرایی «خودآزاری» نوجوانان و هیجان‌ های رفتاری

گروه خبری پارس دان

چرایی «خودآزاری» نوجوانان و هیجان‌ های رفتاری


خبرگزاری ایسنا: رییس انجمن آسیب شناسی ایران در خصوص شکل‌گیری مدل رفتار مازوخیسمی (خودآزاری) در بین نسل نوجوان هشدار داد و گفت که این رفتار در واکنش به خشونت پنهان، روش‌های تربیتی و پاسخگویی نادرست جامعه به هیجان‌های رفتاری نوجوانان به وجود می‌آید.

کوروش محمدی اظهار کرد: معمولا پدیده‌ها و آسیب‌ها بر اساس الگوهای غالب ایجاد می‌شود. هر موقع شرایطی در یک نسل اپیدمی می‌شود به دلیل محدودیت‌هایی است که برای یک گروه سنی ایجاد می‌شود و مشکلات را به وجود می‌آورد مثل آنچه برای نسل امروز نوجوان کشور ایجاد شده است.


وی افزود: امروز نسل نوجوان ما در ارتباط با نیازهای غریزی و هیجانی مکانیزمهای پاسخگویی در جامعه را دریافت نمی‌کند زیرا این مکانیزم ایجاد نشده و اگر هم ایجاد شده باشد بسیار اندک و ضعیف است.


رییس انجمن آسیب شناسی ایران ادامه داد: وقتی نوجوان در این شرایط قرار می‌گیرد استعداد هرگونه انحراف و پذیرش الگوهایی مثل خودکشی و رفتارهای خشن علیه شرایط درونی و روحی را دارد. در نسل نوجوان، مباحثی از جمله یک مدل رفتار مازوخیسمی (خودآزاری) در حال شکل گیری است که در واکنش به خشونت پنهان در جامعه و روش‌های تربیتی و پاسخگویی نادرست جامعه به هیجان‌های رفتاری نوجوانان به وجود می‌آید.


محمدی ادامه داد: به همین دلیل در یک سال می‌شنویم که دختران نوجوان مدارس خودزنی می‌کنند و یا اینکه نسل نوجوان به الگوهای غالب مثل رفتارهای خشن و حتی فرقه‌های انحرافی روی می‌آورند و به خود آسیب می‌رسانند.


وی در خصوص خودکشی تاکید کرد: امروز الگوی غالب برای رفتارهای خشن در نسل نوجوان حلق آویزی و پرتاب از ارتفاع در اماکن عمومی است. این موضوع در ارتباط با تاثیر رسانه‌های مجازی نیز ایجاد می‌شود و به همین دلیل قصه چالش نهنگ آبی مطرح می‌شود. این چالش وجود دارد و گذشته از خود آن به موضوع ایجاد یک چالش ذهنی اشاره می‌کنم. این چالش در جامعه به وجود آمده و فرآیند ذهنی کل جامعه را درگیر کرده است به همین دلیل رسانه‌ها را درگیر و مراجع قضایی را وادار به واکنش کرده است، پس نمی‌شود چنین چالشی را مردود اعلام کرد.


رییس انجمن آسیب شناسی ایران تاکید کرد: باید بپذیریم که در پاسخ دادن به رفتارهای هیجانی جامعه، ناکارآمد عمل می‌کنیم. در بخش تربیت و در بخش آموزشی و حتی در مدرسه مشاهده می‌کنیم که به حد کافی مکانیزم های پاسخگویی و مشاوره در اختیار نداریم و چنین شرایطی در نهایت منجر به نوعی ناهنجاری‌های رفتاری می‌شود که ریشه در هیجانات تلنبار شده نوجوانان دارد.


محمدی اظهار کرد: نظام آموزشی ما نظام مهارتی نیست اگر این نظام مهارتی باشد نوجوان ما که نیمی از عمر و ساعات فعال زندگی خود را در مراکز آموزشی می‌گذراند می‌تواند در هنگام مواجه با هیجانات آن را مدیریت کند. امروز اگر این اتفاق رخ نمی‌دهد به این دلیل است که نظام آموزشی ما ناکارآمد است و چنین قابلیتی را ندارد.


وی به خانواده‌ها و نظام تربیتی آنها اشاره کرد و گفت: در خانواده‌ها نیز چنین داستانی مطرح است. ما روش تربیتی صحیح و دارای چهارچوب مشخصی در خانواده نداریم و خانواده‌ها از روش خاصی تبعیت نمی‌کنند و با سلیقه بحث تربیتی را جلو می‌برند. این در حالی است که سلیقه‌ای رفتار کردن در روش‌های تربیتی کار دست ما می‌دهد. خانواده در ایجاد ارتباط سالم و موثر درست عمل نمی‌کند و والدین از مهارت آموزی بی بهره‌اند.


رییس انجمن آسیب شناسی ایران اظهار کرد: در موضوع خودکشی و آسیب اجتماعی نباید دنبال مقصر بگردیم. یکی از مشکلات جامعه ما در بحث آسیب‌های اجتماعی همچون خودکشی این است که هیچ متولی در این زمینه وجود ندارد همه خود را در موضوع آسیب اجتماعی صاحب نظر و دخیل می‌دانند، اما هنگام پاسخگویی هیچکس وجود ندارد و همه رفع تکلیف می‌کنند.


محمدی خاطرنشان کرد: ما باید به سمت سیستم آموزشی با روش‌های صحیح و جدید کارآمد حرکت کنیم. وقتی نوجوان در مدرسه‌ای که تحصیل می‌کند چیزی به عنوان “مهارت” کسب نمی‌کند خود یک آسیب بزرگ محسوب می‌شود.



گروه خبری پارس دان



چرایی «خودآزاری» نوجوانان و هیجان‌ های رفتاری

واگذاری وظایف دولت به شهرداران، مطالبه‌ تنازعی

گروه خبری پارس دان

واگذاری وظایف دولت به شهرداران، مطالبه‌ تنازعی


محسن ابوالحسنی در روزنامه شرق نوشت: نظام سیاسی جمهوری اسلامی در اقسام نظامات سیاسی مدرن از زمره نظامات خاص به حساب می‌آید؛ یعنی همان دولت- کشورهای بسیطی که برای تسهیل اداره کشور به چهار تکنیک روی می‌آورند:

نخستین آن اعمال سیستم عدم تراکم (Deconcentration) و آن در شرایطی است که اختیارات اجرائی و اداری میان اندام‌های سازمانی مرکز و دستگاه‌های محلی تقسیم می‌شود و مراد ما از دستگاه‌های محلی شامل استانداری، فرمانداری، بخشداری و سایر دستگاه‌های قوه مجریه در محل است که تنها مجری تصمیمات حکومت مرکزی هستند.


تکنیک دوم همانا اعمال سیستم عدم تمرکز یا تمرکز‌زدایی اداری (Decentralisation) است و آن در شرایطی است که مفهوم پارلمان محلی در بافت قدرت پیش‌بینی می‌شود که اصل هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شوراهای اسلامی را از ارکان تصمیم‌گیری و اداره امور کشور دانسته و در اصول متعددی پیرامون شرح وظایف و جایگاه آن سخن گفته است. تحلیل دو تکنیک دیگر یعنی وحدت انضمامی (Union incorporée) و منطقه‌گرایی (Regionalisme) به جهت عدم ارتباط با موضوع و همچنین عدم امکان‌سنجی آن در نظام سیاسی کشور بی‌ثمر خواهد بود بنابراین در شرح سیستم عدم تمرکز یا تمرکز‌زدایی اداری که مرتبط است با مطالبه اخیر شهرداران کلان‌شهرها از یک سو و تبیین مرز این مطالبه با تحقق نظام مرکب یا چندپارچه از سوی دیگر، ضروری است با نگاهی فنی و سیاسی ابعاد مختلف این مطالبه و امکان‌سنجی دولت به معنای قوه مجریه در ساختار نظام سیاسی ایران مورد مداقه قرار گیرد.


در تحلیل فنی این مطالبه یعنی «واگذاری اختیارات دولت در شهر‌ها به شهرداران» باید گفت که اولا چنانچه منظور از اختیارات مذکور ابزار‌های سیاسی دولت در محل یعنی عزل و نصب استانداران و فرمانداران و مدیران عالی ادارات و سازمان‌ها باشد، می‌توان گفت که تحقق این مسئله نظام سیاسی کشور را تبدیل به نظام چندپارچه یا مرکب خواهد کرد، یعنی چیزی شبیه به نظام ایالتی و کانتونی و این یعنی در عمل دولت تنها دارای نظارت قیمومیتی خواهد بود و در تحلیل سیاسی می‌توان گفت مهم‌ترین و شاید تنها ابزار اعمال قدرت سیاسی دولت همین باشد و در شرایطی که هر روز دولت از سوی نهاد‌های غیردموکراتیک و نیمه‌دموکراتیک قدرت محدود می‌شود، به‌نظر می‌رسد مطالبه این‌چنینی تنها منجر به تنازع میان دولت و شوراهای شهر به‌عنوان دو نهاد مهم دموکراتیک در بافت قدرت شده که بزرگ‌ترین لطمه آن متوجه دموکراسی است،


از نگاهی دیگر چنانچه حتی بخواهیم مانند دموکراسی‌های مدرن دنیا این مطالبه را بررسی کنیم، با گزاره‌ای غلط مواجه هستیم و آن گزاره غلط واگذاری اختیارات به شهرداران است و این در حالی است که شهردار بازوی اجرائی شورای شهر است و قائل‌شدن چنین وجاهتی برای شخص شهردار بدون توجه به مبنا، منشأ و خاستگاه شخصیت حقوقی آن درست به‌نظر نمی‌رسد و همان‌طور که گفته شد چنانچه ما بخواهیم ره چندساله تحکیم دموکراسی پایدار را یک‌شبه بپیماییم، باید عنوان مطالبه را به «واگذاری اختیارات دولت به شوراهای شهر و روستا» تغییر دهیم اما به راستی مقدمات تحقق چنین آرمان والایی چیست؟


در شرایطی که ‌شأن قوه‌ مجریه تنها به دفتر نخست‌وزیری شباهت دارد و مفهومی حداقلی و محدود به خود گرفته، آیا شایسته است به نام دموکراسی موجبات تضعیف مهم‌ترین نهاد دموکراتیک کشور را فراهم کنیم؟!


به‌راستی تحقق چنین مهمی، یعنی واگذاری اختیارات محلی به شوراهای شهر و روستا در شرایطی ممکن است که ریاست‌جمهوری به معنای دقیق کلمه و همسو با مراد قانون‌گذار اساسی در جایگاه اصلی و اصیل خود در بافت قدرت قرار داشته باشد و در این شرایط می‌توان به دموکراتیزاسیون‌ترشدن نظام سیاسی کشور امیدوار بود، تا آن زمان پیگیری مطالباتی از این دست بسیار تنازعی و کور خواهد بود، اما چنانچه منظور از وظایف دولت کنش‌های رفاهی و خدماتی آن باشد.


 


باید گفت که اساسا آنچه در ایران به دولت وجاهتی حاکمیتی بخشیده است، ابزار‌های رفاهی و خدماتی آن است تا به این‌سان بتواند اعمال حاکمیت کند و از سوی دیگر در این سال‌ها برای انجام امور رفاهی و خدماتی و تصدی‌گری‌های عمومی، دستگاه‌های مختلفی تعبیه و نیروی انسانی انبوهی جذب دولت شده‌اند که طبیعی است بودجه شهرداری‌ها کفاف رتق و فتق امورات این دستگاه‌ها را نخواهد داد چراکه ارائه خدمات و تصدی‌های دولت رایگان و بعضا ارزان بوده و از محل بودجه عمومی دولت پرداخت می‌شود درحالی‌که خدمات و تصدی‌های شهرداری‌ها از محل عوارض پرداختی شهروندان تأمین می‌شوند و از سوی دیگر با پذیرش چنین مطالبه‌ای مشخص نیست تکلیف روستاها و مناطق محروم کشور چه خواهد بود؟!



گروه خبری پارس دان



واگذاری وظایف دولت به شهرداران، مطالبه‌ تنازعی